دیروز در جلسه ای شرکت کردم که در آن مدیران متولی برف روبی و یخ زدایی معابر شهر تهران حاظر بودند و قرار بود نتیجه پژوهش مفصلی که خروجی آن دستورالعمل نگهداشت زمستانی معابر شهر بود ارایه شود. بعد از ارایه موضوع بطور خلاصه بهره برداران از نتایج کار (با اینکه حق الزحمه مجری از قبل پرداخت شده بود و این ارایه صرفا به جهت آگاهی متولیان امر بود ) شروع به زیر سوال بردن کار کردند !
این شیوه تقریبا در تمامی موارد مشابه ( مگر موارد خاص ) برای من آشنا بود. مدیران اجرایی حاظر نیستند دریافت و شیوه کار خود را در مقابل پیشنهاد اهالی حوزه دانشگاه تغییر دهند! آنها می گویند این مطالب آکادمیک هست و در عمل قابل اجرا نیست.
شاید در موارد قابل تاملی می توان این ادعا را ثابت کرد ولی دریافت من این بود که نوعی ترس و نگرانی و در نتیجه جبهه گیری در مقابل تغییر، تقبیح اقدامات قبلی و حتی روشن شدن بی کفایتی باعث اینگونه عکس العمل ها می شود.
البته باید زبان ارایه مطلب کارشناسی در گفتمان با اهالی عمل تغییر کند!
یادم می آمد قرار بود نتایج پایان نامه کارشناسی ارشد خودم رو برای شورایاری های شهر تهران ارایه کنم و استاد راهنما هم در کنارم نشسته بود.
در بخشی از ارایه نتایج با اشاره به تاثیر مثبت این طرح در شهر خواستم حضار تا برای سلامتی شورایاری های صلواتی ختم کنند که اصلا در مجامع علمی معمول نیست! این کار حضار را که در حالت عجیبی به اسلاید های من نگاه می کردند کمی تکان داد و از حجمه های بعدی کم کرد ! اما باعث خنده زیر لب استادم ( آقای دکتر کاظمیان ) هم شد!