با در نظر گرفتن آنچه در مطلب پیشین بیان شدپیش از بحث در خصوص مساله شناسی مدیریت محله به مروری بر آنچه در مسیر تشکیل مدیریت محله در شهر تهران رخداده است میپردازیم:
1-1-
مصوبه ساماندهی مشارکتهای
اجتماعی در محلات شهر تهران
در آبان سال 1388 شورای اسلامی شهر
تهران باهدف کاهش تصدیگری، برونسپاری، گسترش و نهادینه کردن مشارکت آگاهانه و اثربخش
مردمی و واگذاری فضاها، ابنیه و فعالیتهای فرهنگی، هنری، اجتماعی و ورزشی در سطح محله
مصوبه ساماندهی مشارکتهای اجتماعی در محلات شهر تهران را ابلاغ نمود؛ که بر مبنای
آن ستادهایی در هر محله متشکل از اعضای شورایاری محله و نمایندگان نهادهای ذیدخل در
امور محله (شهرداری، مساجد، مدارس، سازمانهای مردمنهاد و ...) متناظر با هر محله
در شهر تهران تشکیل شد که بر اساس دستورالعمل اجرایی مصوب شورای بازنگری و هماهنگی
نظامات برنامهریزی و اجرایی شهرداری تهران در ابتدای سال 1389 ساماندهی مشارکتهای
اجتماعی در محلات شهر تهران را در پی داشته باشد(عارفی مهیار، ۱۳۸۰).
بر اساس تبصره
یکم مصوبه فوق اشاره؛ ستاد هماهنگی شورایاریهای مأمور شد تا دستورالعمل مشارکتهای
اجتماعی در محلات شهر تهران را تهیه نموده و به تصویب شورای بازنگری نظامات و برنامهریزی
و اجرایی شهرداری تهران و با حضور نماینده فرماندار تهران، رؤسای وقت ستاد هماهنگی
شورایاریها و کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و زیست شهری برساند. این کار با تلاش و
همکاری نزدیک مدیر آموزش ستاد شورایاریها و مشاور معاونت امور مناطق شهرداری
تهران در امور شورایاریها صورت پذیرفت؛ و در جلسه بیست و دوم شورای مذکور در
تاریخ 29/1/1389 تصویب گردید.
پس از تصویب
در شورای نظامات؛ بر اساس همین دستورالعمل ستادی با عنوان ستاد راهبری مرکزی به
ریاست شهردار تهران و معاونین و نمایندگان کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورا و ستاد
هماهنگی شورایاریها در سطح ستاد شهرداری تهران و متناظر با آن نیز در مناطق 22
گانه تشکیل گردید؛ و آییننامهها و شیوهنامههای اجرایی نیز با همین ترکیب اما
با محوریت شهرداری و معاونت امور مناطق تهیه و به ستادهای مناطق ابلاغ شد و مرحلهبهمرحله
شکلگیری ساختارهای محله محور در دستور کار شهرداری تهران قرار گرفت.
بر اساس دستورالعمل ستاد ساماندهی مشارکتهای اجتماعی
در محلات شهر تهران (ستاد راهبری مرکزی) لازم بود که کمیتههای ساماندهی مشارکتهای
اجتماعی در محلات (هیات امنای محله) برای اجرای وظایف خود ساختار اجرایی ایجاد
نماید؛ بنابراین مطابق ماده 7 دستورالعمل مذکور مدیران محلات و بازرسین انتخاب و کارگروههای
تخصصی در هر محله تشکیل شدند.
پس از شکلگیری ساختارهای مردمی در تمامی محلات شهر
بر اساس مواد دستورالعمل و بر اساس آییننامه مالی، واداری و تشکیلاتی مدیریت محله
طی قراردادهایی فضاهای موجود درهرمحله که متعلق به شهرداری بوده و پیش از این توسط
کارکنان سازمان شهرداری اداره میشد (شامل سرای محله، زمینهای چمن مصنوعی و ...) به
مدیریت هر محله واگذار شد.
در
دستورالعمل اولیه (1389) ماده 5 به وظایف قابلواگذاری به مدیریت محله اختصاصیافته
است که صرفاً به اجرای فعالیتها حوزه فرهنگی و اجتماعی در مقیاس محله اختصاص
ندارد، مشارکت در ارتقا زیباسازی، مدیریت بحران، حفظ آثار قدیمی، نظارت بر سند
توسعه محلهای نیز به او واگذارشده؛ اما در بازنگری سال 1394 فعالیتهایی که بهطور
مستقیم واگذارشده در حوزه فرهنگی و اجتماعی است[1] و
سایر حوزهها (حوزه خدمات شهری و زیستمحیطی، شهرسازی، حملونقل و ترافیک، برنامهریزی
و توسعه شهری و مدیریت بحران، مالی و اقتصادی) منوط به هماهنگی معاونتهای ذیربط
در شهرداری با رعایت ضوابط قانونی لازم شده و اینطور بیانشده که بهصورت تدریجی
در یک زمانبندی 4 ساله و بهموازات افزایش و نهادینه شدن ظرفیتهای فکری،
تشکیلاتی، مالی و انسانی و توانمندیهای مدیریت محله و ایجاد شرایط لازم واگذار گردد.
لازم به ذکر
است که انجام این وظایف یکی از منابع درآمدی مدیریت محله است و منابع مالی تخصیصیافته
برای این امور از شهرداری بهحساب بانکی مستقلی به نام مدیریت همان محله واریز میگردد.