یادداشت های

رضاشادمان فر

یادداشت های

رضاشادمان فر

رضا شادمان فر کارشناس ارشد مدیریت شهری و دانشجوی شهرسازی و فعال در حوزه های مشارکت شهروندان در مدیریت شهری ، شورایاری ها و مدیریت محله در این وبلاگ به بیان دیدگاه های خود و مشاهداتش می پردازد. همچنین وب سایت shadmanfar.ir برای ارتباط و آشنایی بیشتر با ایشان در دسترس است.

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کان گارو» ثبت شده است

۲۸
اسفند
امروز روز ملاقات با جانوران زنده این منطقه است ! لذا به بزرگترین محل تجمع و نگهداری کو الا در جهان یعنی Lone Pine Koala Sanctuary  که از 1927  مشغول به کار است رفتیم. محوطه سرسبز و زیبایی است با درختان سر به فلک کشیده و رودخانه بزرگی که از کنارش به آرامی ادامه مسیر می دهد. و محل نمایش جانوران ویژه این منطقه است تعدادشان زیاد نیست ولی برای نمایش هریک یک سخنرانی 10-15 دقیقه ای به همراه نمایش حیوان از نزدیک بود برای سه نفر 80 دلار ورودی پرداخت شد که البته با کارت دانشجویی تخفیف هم داشت. در ورود با پرندگان زیبایی مواجه شدیم که در قفس بودند و بعد طبق برنامه ای که همراه بروشور داده شده بود راس ساعت 11:30 برنامه معرفی کو الا ، تمساح آب شیرین ، و نوعی پرنده گوشتخوار که تاکنون ندیده بودم و سری چون موش ولی بدون گوش داشت انجام شد سپس همه برای دست زدن و عکس انداختند با کو الا ها صف کشیدند. بعد از آن به نمایش جالب گوسفندان و سگ گله رفتیم. که نحوه هدایت گله گوسفند توسط یک سگ چالاک در هدایت به سمت آغل و صحرا به شکل جالبی نمایش داده شد و سپس نمایش چیدن پشم یک گوسفند را دیدیم که بسیار جالب بود! نمایش دیگر پرندگان شکاری بودند که از چند سانتی سرمان به سمت مربی شان حرکت و گوشت ها را می گرفتند. و عقاب سفید که موشی را در جلو چشمان مان درید ! دیگر ساکن این سرزمین پلاتیپوس بود که در آکواریوم بزرگ شیشه ای در اتاقک تاریک به ما معرفی شد و بعد از آن خطرناک ترین ایشان یعنی شیطان تاسمانی (Tasmanian Devils )  را از خواب بعد از ظهر بیدار کردند که با هیئتی سیاه و دندانهایی بزرگ فریادهای عجیب می کشید. در ادامه مسیر برای رفتن به میهمانی کان گرو ها به wombat  برخوردیم ( بولدوزر بیشه زار ) که همراه مربی خود بسیار سنگین از کنارمان گذشت . در محوطه بازی که برای بازدید از نزدیک کان گرو ها مهیا شده بود آرامش خاصی حاکم بود بطوری که اغلب ایشان روی علف ها دراز کشیده بودند و جنب و جوشی نبود مردم به راحتی به آنها نزدیک میشدند و غذای خاص ایشان که پاکتی دو دلار خریده بودند به ایشان عرضه می کردند. نیکا به همراه عمو حسابی با این حیوانات نازنین بازی کردند. تا امروز ندیده بودم که دخترم به هیچ جانور زنده ای اینقدر نزدیک شود. بعد از آن به محل غذا دادن به Lorikeet   ها رسیدیم پرنده های شبیه به طوطی ولی رنگارنگ و زیبا . کار به این شکل بود که در محل سکونت ایشان یک چرخ و فلک نصب شده بود در ارتفاع 7 متر که این پرنده ها با نشستن روی آن را به چرخش وا میداشتند و در مقابل یک تیر چوبی به شکل افقی قرار داشت که روی آن جای قرار گرفتن بشقاب های بود که مسؤول این قسمت غذای پرندگان را روی آنها می ریخت و بلافاصله پرنده ها به سوی ظروف هجوم می آوردند و شما می توانستید چوبی که زیر بشقاب بود را بگیری و آنها را جلوی صورت خود بیاوری و از نزدیک ببینی و اگر می پریدند با نگه داشتن بشقاب در ارتفاع دوباره عده جدیدی به سمت او می آمدند. نیکا بعد از مدتی بشقابی که خودش گرفته بود را به کودکان هم سن و سالش تعارف می کرد و قرض می داد و یا با دم حیوانات شوخی می کرد ... یکی از بهترین صحنه های بود که دیدم .
  • رضا شادمان فر