گرآن ابر ضخیم تیره در آسمان سیاسی نبود که راه را بر حمل ونقل عمومی تهران سد کند و متروی تهران قبل از همه به پستش رسیده بود. آنوقت منو تو ماشینهایمان خاموش بود و آسمان روشن آنوقت شاید در روشنایی ببینیم که آب چشمه از کجاست چنین گل آلود.
مردم بالادست آب را گل کردند
سنگ را بسته ولی دیو را ول کردند !
پی بستن بار اند شاید !
غم مردم ، ندارند شاید ….
منوتو لیک ولی
سر به کار گل خیشیم همی .
رخمان تیره زه گل
نفس از دود سیاه
خرمان مانده به گل
حرکت مسدود است
اختلال مشهود است …
حرکت نیست ولی می سوزد
دل ما و این سوخت
به هوا میرود و
می کند راه نفس را مسدود
می شود همره دود
خفه گشتم الغوث
یارب ای رب ودود