یادداشت های

رضاشادمان فر

یادداشت های

رضاشادمان فر

رضا شادمان فر کارشناس ارشد مدیریت شهری و دانشجوی شهرسازی و فعال در حوزه های مشارکت شهروندان در مدیریت شهری ، شورایاری ها و مدیریت محله در این وبلاگ به بیان دیدگاه های خود و مشاهداتش می پردازد. همچنین وب سایت shadmanfar.ir برای ارتباط و آشنایی بیشتر با ایشان در دسترس است.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محله گرایی» ثبت شده است

۲۹
مهر

برداشت‌های ایده الی مدیران ارشد از مدیریت محله در بیان انتظاراتی نظیر تفویض اختیار، واگذاری و کاهش تصدی‌گری در حوزه امور اجتماعی و فرهنگی در محلات شهری؛ تمرکززدایی در اداره شهر؛ مقابله با تصمیم‌گیری‌های امری و دستوری؛ تداوم مدیریت شهری در سطح محلی؛ تصمیم‌سازی از پایین به بالا؛ اداره محلات شهری توسط خود مردم محلی؛ و بالأخص تقاضای مشارکت همه‌جانبه مردم در مدیریت شهری نمایانگر می‌شود.

مدیران میانی شهرداری‌های مناطق و نواحی عملاً مدیریت محله را نپذیرفته و بر این اساس عمل می‌کند که مدیریت محله برای کمک به آن‌ها و کاهش مسئولیت و وظایفشان ایجادشده است. ازاین‌رو، مدیریت محله در شکل فعلی، درنهایت تمرکزگرا، غیر مشارکتی و آمرانه است.

البته باید این واقعیت را مدنظر داشت که ویژگی‌های قانون شهرداری‌ها به‌عنوان حقوق عمومی که به آن اشاره شد در بیشتر موارد در تضاد با اهدافی است که برای مدیریت محله در نظر گرفته‌شده است به‌عنوان‌مثال، بر اساس ویژگی امری بودن، شهرداری باید و الزاماً در حوزه وظایف خود به‌صورت امری و دستوری عمل کند چراکه غیرازاین خلاف نص صریح پشتوانه‌های قانونی این سازمان عمومی است؛ بنابراین وظیفه‌ای که قانون شهرداری‌ها بر عهده دارد باید به‌صورت امری و دستوری به اجرا بگذارد. این ویژگی شهرداری به‌عنوان یک شخصیت حقوق عمومی ناقض هدف از راه‌اندازی مدیریت محله است، زیرا بر اساس دیدگاه‌های مسئولین شهرداری هدف اصلی از راه‌اندازی مدیریت محله جلوگیری از فعالیت‌های امری و دستوری است. ضمناً در هنگام بررسی حقوقی نیز نشان دادیم که ماهیت قانون شهرداری و تکلیف آن برای انجام برخی خدمات، حتی در شرایط وجود مصوبه شورای شهر برای جلب مشارکت‌های مردمی، زمینه مناسبی برای مدیریت محله نیست.

توقعات برآمده از این اختلاط‌های مفهومی، به تقابل و تضاد میان هیئت‌امنا، مدیران محلات و کارکنان ستادی شهرداری در سطح منطقه و ناحیه انجامیده است. کارکنان شهرداری ناحیه و منطقه، مدیریت محله را نیرو و مجری کارهای خود می‌دانند و هیئت‌امنا نیز این افراد را مجری تصمیمات خود تلقی می‌کند.

  • رضا شادمان فر
۲۵
مهر

با در نظر گرفتن آنچه در مطلب پیشین بیان شدپیش از بحث در خصوص مساله شناسی مدیریت محله به مروری بر آنچه در مسیر تشکیل مدیریت محله در شهر تهران رخ‌داده است می‌پردازیم:

1-1-       مصوبه ساماندهی مشارکت‌های اجتماعی در محلات شهر تهران

در آبان سال 1388 شورای اسلامی شهر تهران باهدف کاهش تصدی‌گری، برون‌سپاری، گسترش و نهادینه کردن مشارکت آگاهانه و اثربخش مردمی و واگذاری فضاها، ابنیه و فعالیت‌های فرهنگی، هنری، اجتماعی و ورزشی در سطح محله مصوبه ساماندهی مشارکت‌های اجتماعی در محلات شهر تهران را ابلاغ نمود؛ که بر مبنای آن ستادهایی در هر محله متشکل از اعضای شورایاری محله و نمایندگان نهادهای ذی‌دخل در امور محله (شهرداری، مساجد، مدارس، سازمان‌های مردم‌نهاد و ...) متناظر با هر محله در شهر تهران تشکیل شد که بر اساس دستورالعمل اجرایی مصوب شورای بازنگری و هماهنگی نظامات برنامه‌ریزی و اجرایی شهرداری تهران در ابتدای سال 1389 ساماندهی مشارکت‌های اجتماعی در محلات شهر تهران را در پی داشته باشد‏(عارفی مهیار، ۱۳۸۰).

1-2-      تدوین دستورالعمل مشارکت‌های اجتماعی در محلات شهر تهران

بر اساس تبصره یکم مصوبه فوق اشاره؛ ستاد هماهنگی شورایاری‌های مأمور شد تا دستورالعمل مشارکت‌های اجتماعی در محلات شهر تهران را تهیه نموده و به تصویب شورای بازنگری نظامات و برنامه‌ریزی و اجرایی شهرداری تهران و با حضور نماینده فرماندار تهران، رؤسای وقت ستاد هماهنگی شورایاری‌ها و کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و زیست شهری برساند. این کار با تلاش و همکاری نزدیک مدیر آموزش ستاد شورایاری‌ها و مشاور معاونت امور مناطق شهرداری تهران در امور شورایاری‌ها صورت پذیرفت؛ و در جلسه بیست و دوم شورای مذکور در تاریخ 29/1/1389 تصویب گردید.

پس از تصویب در شورای نظامات؛ بر اساس همین دستورالعمل ستادی با عنوان ستاد راهبری مرکزی به ریاست شهردار تهران و معاونین و نمایندگان کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورا و ستاد هماهنگی شورایاری‌ها در سطح ستاد شهرداری تهران و متناظر با آن نیز در مناطق 22 گانه تشکیل گردید؛ و آیین‌نامه‌ها و شیوه‌نامه‌های اجرایی نیز با همین ترکیب اما با محوریت شهرداری و معاونت امور مناطق تهیه و به ستادهای مناطق ابلاغ شد و مرحله‌به‌مرحله شکل‌گیری ساختارهای محله محور در دستور کار شهرداری تهران قرار گرفت.

1-3-     تشکیل ساختارهای مردمی در محله‌ها

 بر اساس دستورالعمل ستاد ساماندهی مشارکت‌های اجتماعی در محلات شهر تهران (ستاد راهبری مرکزی) لازم بود که کمیته‌های ساماندهی مشارکت‌های اجتماعی در محلات (هیات امنای محله) برای اجرای وظایف خود ساختار اجرایی ایجاد نماید؛ بنابراین مطابق ماده 7 دستورالعمل مذکور مدیران محلات و بازرسین انتخاب و کارگروه‌های تخصصی در هر محله تشکیل شدند.

1-4-     واگذاری امکانات درمقیاس محله به مدیریت محله

 پس از شکل‌گیری ساختارهای مردمی در تمامی محلات شهر بر اساس مواد دستورالعمل و بر اساس آیین‌نامه مالی، واداری و تشکیلاتی مدیریت محله طی قراردادهایی فضاهای موجود درهرمحله که متعلق به شهرداری بوده و پیش از این توسط کارکنان سازمان شهرداری اداره می‌شد (شامل سرای محله، زمین‌های چمن مصنوعی و ...) به مدیریت هر محله واگذار شد.

1-5-     واگذاری فعالیت‌ها حوزه فرهنگی و اجتماعی در مقیاس محله به مدیریت محله

در دستورالعمل اولیه (1389) ماده 5 به وظایف قابل‌واگذاری به مدیریت محله اختصاص‌یافته است که صرفاً به اجرای فعالیت‌ها حوزه فرهنگی و اجتماعی در مقیاس محله اختصاص ندارد، مشارکت در ارتقا زیباسازی، مدیریت بحران، حفظ آثار قدیمی، نظارت بر سند توسعه محله‌ای نیز به او واگذارشده؛ اما در بازنگری سال 1394 فعالیت‌هایی که به‌طور مستقیم واگذارشده در حوزه فرهنگی و اجتماعی است[1] و سایر حوزه‌ها (حوزه خدمات شهری و زیست‌محیطی، شهرسازی، حمل‌ونقل و ترافیک، برنامه‌ریزی و توسعه‌ شهری و مدیریت بحران، مالی و اقتصادی) منوط به هماهنگی معاونت‌های ذی‌ربط در شهرداری با رعایت ضوابط قانونی لازم شده و این‌طور بیان‌شده که به‌‌صورت تدریجی در یک زمان‌بندی 4 ساله و به‌موازات افزایش و نهادینه شدن ظرفیت‌های فکری، تشکیلاتی، مالی و انسانی و توانمندی‌های مدیریت محله و ایجاد شرایط لازم واگذار ‌گردد.

لازم به ذکر است که انجام این وظایف یکی از منابع درآمدی مدیریت محله است و منابع مالی تخصیص‌یافته برای این امور از شهرداری به‌حساب بانکی مستقلی به نام مدیریت همان محله واریز می‌گردد.



[1] شامل فعالیت‌ها و برنامه‌های فرهنگی، اجتماعی، پیشگیری و کاهش آسیب‌های اجتماعی، توسعه کارآفرینی، هنری، رفاهی، ورزشی، سلامت، آموزش‌های شهروندی، مطالعات و پژوهش‌های محله‌ای، امور خانواده و بانوان در مقیاس و کارکرد محله‌ای؛

  • رضا شادمان فر
۲۵
مهر

محله‌های شهری از گذشته‌های دور دارای ظرفیت‌ها و عملکردهای خاصی بوده که همواره موردتوجه مدیران شهری قرارگرفته است. تاریخ زندگی شهری در ایران نشان می‌دهد که همواره شیوه زیست شهری مبتنی بر هویت محله‌ای بوده است. برخلاف شهرهای اروپایی که ساکنان شهر احساس نزدیکی و تعلق به جامعه شهری فراتر از مرزهای محله‌ای داشتند، در شهرهای شرقی و ایرانی، محله‌، عامل همبستگی اجتماعی میان افراد بوده است‏(کوثری و همکاران ۱۳۸۷).

 علاوه بر نقش هویت و هویت‌یابی در قالب محله و پیامدهای حاصل از آن، یکی دیگر از ضرورت‏های توجه به «محله»، مسئله مشارکت مدنی است. میان انواع مشارکت، مشارکت مدنی از جایگاه رفیعی برخوردار است که بر پایه تعامل میان افراد شکل می‌گیرد و بر بعد حق مداری در مقایسه با وظیفه مداری متمرکز است. اصول شهروندی، اعتماد اجتماعی، پاسخگویی و نظارت، آزادی و عدالت، حقوق و تکالیف و... پایه‌های مشارکت مدنی را پی‌ریزی می‌کنند. تبلور مشارکت مدنی ابعاد و حوزه‌های بسیاری متنوع و متکثری را دربرمی گیرد. یکی از اصلی‌ترین پایگاه‌ها و حوزه‌های تبلور مشارکت مدنی در زندگی شهری و کلان‌شهری محله است. مشارکت مدنی در سطح محله می‌تواند موجب وفاق اجتماعی گردیده و از بار مسئولیت و تصدی‌گری دولت و نهادهای عمومی مانند شهرداری بکاهد. از سویی دیگر، امروزه اداره و مدیریت صحیح و پایدار شهرها و مخصوصاً کلان-شهرها بدون جلب مشارکت مدنی امری غیرممکن است. بر این اساس، برنامه‏ریزی‏‏ برای مشارکت دادن و حضور آگاهانه و معنادار شهروندان در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، رفاهی و محلی، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌ها و ضرورت‌های مدیران شهری است.

بر این اساس پارادایمی نو یا بازگشت به پارادایم قدیمی در قالبی نو در حوزه مدیریت و برنامه‌ریزی شهری برجسته شده است که بر «محله» تأکید دارد. از درون این پارادایم مفهوم «برنامه‏ریزی محله مبنا» بیرون آمده است. این مفهوم مبتنی بر مقیاس‌های ذهنی و ابعاد مشخص فضا - زمان در مقیاس محلی و خرد است تا نگرش کلان و به‌جای پرداختن به توده مکانیکی و غیرقابل مدیریت کلان‌شهری به‌اندازه قابل مدیریت و واحدهای ارگانیکی مشخص (محله‌ها شهری) می‌اندیشد. در این رویکرد نگاه برنامه‌ریزی و مدیریت از «پایین به بالا»، مبتنی بر توانمندسازی، نگرش «دارایی مبنا» و تأکید بر منابع انسانی و سرمایه‏‏ها‏‏ی اجتماعی و مشارکت جمعی ساکنین محله‌ها است ‏(حاجی پور، ۱۳۸۵).

امروزه بیشتر صاحب‌نظران حوزه مدیریت شهری، تجربه مدیریت متمرکز شهر را شکست‌خورده دانسته و آن را بدون مشارکت شهروندان ناموفق ارزیابی می‌کنند. ازاین‌رو جلب مشارکت شهروندان یکی از دغدغه‌های اصلی مدیریت‌های نوین شهری محسوب می‌شود. شهرداری تهران یکی از نهادهای مهم مدیریت این کلان‌شهر با اتخاذ رویکردی اجتماعی، گام‌های اساسی در راستای جلب مشارکت شهروندان برداشته است. شهردار تهران «شهر زیست پذیر؛ شهروند مشارکت پذیر» را به‌عنوان برنامه‌های خود اعلام نموده است و به‌وضوح در سخنرانی‌های خود به اهمیت مشارکت شهروندان در اداره شهر اشاره نموده‌اند.

اما پیش‌ازاین در تهران در سال‌های اخیر در قالب تشکیل و حمایت از فعالیت‌های «شورایاری‌های محله‌ها» اقداماتی برای تقویت هویت‌ محلی و استفاده از ظرفیت مشارکت و همکاری شهروندان و توجه به اولویت‌ها و نیازهای محلی صورت گرفته است.

 در ادامه این مسیر با اجرای «طرح مدیریت محله» در محله‌های شهر تهران باهدف سپردن امور مرتبط فرهنگی، اجتماعی و ورزشی در مقیاس محله به خود ساکنین محله و بهره‌گیری مؤثر از ظرفیت مشارکت، همکاری و توانمندی ساکنین، تلاش شد تا برای حضور، همکاری و تعامل تمامی علاقه‌مندان به مسائل شهری در مقیاس محله‌ها و شکوفایی استعدادهای محله‏ای در حوزه هویت‌یابی و ایجاد احساس تعلق فراهم گردد؛ اما بررسی‌های صورت گرفته میزان تحقق اهداف در مقابل آورده مدیریت شهری قابل‌قبول نمی‌داند و علاوه بر آن امروز مدیریت شهری خود را در برابر فرآورده‌ای می‌بیند که مقرر بود تسهیل گر اداره شهر باشد درحالی‌که به دلایلی که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد استعداد ایجاد یک بحران برای سازمان شهرداری را دارد!

  • رضا شادمان فر
۰۳
شهریور

خلاصه ای از اقدامات مدیریت شهری تهران در
 جلب مشارکت شهروندان برای اداره امور محلی

مطلب پیش رو به منظور ارایه مختصری از فعالیت های مدیریت شهری برای مهمانانی که در تهران ساکن نیستند و یا اطلاعی از وضعیت فعالیت های اجتماعی مشارکت جویانه در شهر تهران ندارند،  توسط دبیرخانه ستاد راهبری مرکزی ساماندهی مشارکت های اجتماعی در محلات شهر تهران تهیه شده است.

شهرداری تهران، بزرگترین سازمان اجتماعی پایتخت

تهران به عنوان یک کلانشهر برای انجام امور شهری به نحوی که رضایت شهروندان میلیونی خود را در پی داشته باشد، همچنین بتواند به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران رخ نمایی کند و نمونه ای از شهری با هویت اسلامی، ایرانی باشد، یکی از مهم ترین اهداف خود را جلب مشارکت آگاهانه و معنادار شهروندان در اداره امور شهری قرار داده است. رویکرد محله محوری از جمله اقداماتی است که از ده سال گذشته آغاز شده و با آغاز مدیریت شهردار تهران آقای دکتر قالیباف و تاکید ایشان به تغییر سازمان شهرداری از نهادی خدماتی به نهادی اجتماعی، با جدیت دنبال می شود. آنچه در ادامه می آید تعریف مختصری از نهاد هایی است که برای تحقق این امر در شهر تهران تشکیل شده و به فعالیت می پردازند:

شورایاری، انجمن معتمدین محلی که حلقه واسط اهالی محله و مدیریت شهری هستند

مدیریت شهری در تهران، به جهت فراهم سازی ابزارهای مشارکت شهروندان در امور خود به خصوص در امر نظارت بر انجام امور شهری و خدمات اجتماعی اقدام به توسعه بازوان نظارتی خود در بین شهروندان نموده است. به این شکل که با فراخوان از داوطلبین در هر محله و برگزاری انتخابات محله ای در محلات 354 گانه شهر تهران انجمنی مردمی از افرادی که بیشترین رای از میان داوطلبین واجد شرایط را داشته اند به عنوان شورایار (به معنی یار شورا) توسط اهالی همان محله انتخاب می شوند. چهارمین دوره فعالیت این انجمن های محله ای از ابتدای سال 1394 (2015) شروع به کار کرده است. شورایاران در هر محله شهر تهران هفت نفر معتمد محلی هستند که به نظارت و پیگیری امور شهری در مقیاس محله می پردازند و حلقه واسط شهروندان و مدیریت شهری می باشند.

هیئت امنا، کانونی از ظرفیت های و تصمیم گیران امور اجتماعی و فرهنگی در مقیاس محله های شهر تهران

علاوه بر شورایاری ها که مستقیما با مدیریت شهری در تعامل هستند، سایر سازمانها و نهادهای دولتی و غیر دولتی    ( مانند مساجد ، مدارس ، پایگاه های بسیج ، سازمانهای مردم نهاد و هیئت های مذهبی ) که تحت مدیریت شهرداری تهران نمی باشند، در امور اجتماعی و فرهنگی در مقیاس محله نقش موثری ایفا می کنند.

برای ساماندهی این مهم، شهرداری تهران طی دستورالعملی از سوی شورای شهر تهران با عنوان دستورالعمل ساماندهی مشارکت های اجتماعی و فرهنگی در محلات شهر تهران موظف شد ، بدون توسعه تشکیلاتی خود، نسبت به ساماندهی این گونه مشارکت ها اقدام نماید. لذا در هر محله از شهر تهران از ترکیب اعضای شورایاری محله که با رای مستقیم اهالی تشکیل شدند و نمایندگان سازمانهای مذکور ترکیب 13 نفره ای با نام هیئت امنای محله و به نمایندگی از افراد محله، برای اداره امور محلی تشکیل شده است. برای تشکیل و هدایت هیئت امنا ستادی در شهرداری تهران با ریاست شهردار تهران و جمعی از معاونین و اعضای شورای شهر تهران شکل گرفت که معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران به عنوان دبیر این ستاد حضور دارد. همچنین دبیرخانه ای در این معاونت با عنوان «دبیرخانه ستاد راهبری مرکزی ساماندهی مشارکت های اجتماعی در محلات شهر تهران» تشکیل شد که به پیگیری و نظارت بر واگذاری امور محلی به هیئت امنا و نظارت بر فعالیت آن ها می پردازد و همچنین وظیفه محله ای شدن فعالیت های اجتماعی شهرداری تهران را برعهده گرفته است.

مدیر محله، مدیر اجرایی ساکن محله که مسولیت محله ای نمودن سیاست های شهری را بر عهده دارد

از آنجایی که فعالیت شورایاری ها و سایر اعضاء هیئت امنا بصورت داوطلبانه در نظر گرفته شده و در کنار آن اجرای برنامه های اجتماعی نیاز به حضوری تمام وقت دارد، لذا شهرداری تهران افرادی را به عنوان کاندیدای مدیر محله  برای اداره امور محله، به هیئت امنا معرفی می نماید و در صورتی که هیئت امنا محله به یکی از ایشان رای اعتماد دهد، وی به عنوان مدیر محله برای مدتی مشخص از ریس هیئت امنا حکم می گیرد. گفتنی است که مدیر محله هیچگونه رابطه استخدامی با شهرداری تهران ندارد و از طرف هیئت امنا محله، مسئول اجرای برنامه های فرهنگی و اجتماعی محلی، مصوبات هیئت امنا و اداره سرای محله خواهد بود.

سرا های محله  و سرانه های محله ای ، از مردم برای مردم

شهردار ی تهران به جهت تقویت فعالیت های اجتماعی و با هدف بستر سازی برای محله ای شدن فعالیت های فرهنگی و اجتماعی، در هر محله شهر تهران اقدام به ساخت مرکزی با عنوان «سرای محله» نموده است. سراهای محلات محل حضور مردم برای فعالیت های داوطلبانه و تعاملات اجتماعی و همچنین محل تشکیل جلسات هیئت امنا و کمیته های مربوط به آن است. مالکیت سراهای محله مربوط به شهرداری تهران است که طی قراردادی به برای انجام امور فرهنگی و اجتماعی مدیریت هر محله، واگذار شده است. از طرفی مدیریت شهری با هدف تمرکز زدایی و محله محور کردن فعالیت های خود، سرانه های فرهنگی و اجتماعی در اختیار خود را در مقیاس محله در اختیار مدیریت محله قرار می دهد، تا برنامه های محلی خود را متناسب با سیاست های شهرداری به پیش ببرد.

سازوکار مدیریت محله محور

در سازوکار مدیریت محله محور، هیئت امنای محلی، کانون حضور و مشارکت نمایندگان شهروندان و نهاد ها و سازمانهای محلی است. کارکرد ایشان تصمیم گیری و اداره امور محله است. تمامی امکانات فیزیکی متعلق به شهرداری که کارکرد محلی دارند، توسط مدیریت شهری در اختیار این نهاد قرار می گیرد. ایشان با در نظر گرفتن ظرفیت های محله خویش و نیاز اهالی به برنامه ریزی سالیانه می پردازند و برای تحقق برنامه ها تامین منابع می کنند. اما سیاست گزاری کلی شهر با شهرداری تهران و معاونت امور اجتماعی و فرهنگی است. و البته شهرداری تهران، برای پا گرفتن این نهاد محلی از کمک های مالی و معنوی و همچنین نظارت بر رشد این نهاد فروگذار نمی کند. اجرای برنامه ها نیز بر عهده مدیران محلی قرار داده شده است که تحت عنوان «خانه های سرای محله» و با استفاده از ظرفیت افراد داوطلب محلی، به فعالیت می پردازند. 



  • رضا شادمان فر
۱۱
خرداد

محلات در یک همکاری دسته جمعی و با کنار هم قرار گرفتن چند ظرفیت مختلف اداره می شود. بنابراین لازم است که به نقش همه نهادها و حتی افراد ذی نفوذ در محله توجه کرد.

· نهادهای عمومی مثل شهرداری ناحیه ، هیات امنای مدیریت محله و

· نهادهای دولتی مثل مدارس ، واحدهای محلی نیروی انتظامی ، درمانگاه های که کارکرد محلی دارند و

· انجمنهای رسمی و سازمانهای مردم نهاد غیر دولتی مثل خیریه ها ، هیات های مذهبی ، مساجد ، انواع کانون ها و انجمن ها، گروه های داوطلب محیط زیست ، مدیریت بحران ، سلامت و 

· شهروندان و هیات مدیره های مجتمع های مسکونی و

همگی ظرفیت هایی هستند که می توانند در اداره محلات نقش بازی کنند. اما در حال حاظر نقش نمایندگان محلات یعنی شورایاریها به عنوان کسانی که داوطلابانه برای امور محله وقت می گذارند بسیار پر اهمیت است . شورایاریها به عنوان حلقه واسط بین شهروندان و مدیریت شهری عمل می کنند اما باید در جهت گسترش ارتباط با سایر نهادهای محلی تلاشی مضاعف نمایند. آنها می توانند از مشاوره داوطلبانه نخبگان محله غالب کارگروه های تخصصی در شورایاری ها استفاده کنند. و به این وسیله دامنده مشارکت را در محله گسترش دهند از طرفی با دعوت از نمایندگان سایر نهادهای درگیر در امور محلی در حوزه های اجتماعی و فرهنگی می توان از امکانات موجود در محلات مثل کلاسهای مدرسه ، بسیجیان ، فعالیتهای فرهنگی Ngo ها ، امکانات مساجد و برای اجرای برنامه های محلی استفاده نمود و دست به یک نوع هم افزایی محلی زد . که به مرور پله های بالاتری از مشارکت را منتهی می شود و محله را تا سرحد خودکفایی در اداره خود پیش خواهد برد .

  • رضا شادمان فر
۱۰
خرداد

 


وقتی انجمن ها و تشکل ها محدوده فعالیت خود را از نظر جغرافیایی محدود به یک محله و بخشی از شهر می کنند . شکل خاصی از انجمن ها تشکیل می شود که به آنها انجمن محلی گفته می شود. انجمنهای محلی می توانند به موضوعی خاص و یا جهت پیگیری تمامی یا پاره ای از امور محدوده جغرافیایی مذکور بوده و تمامی اهالی و ساکنین محله را نمایندگی کنند. انجمنهای شورایاری از این دست هستند که رسمی ترین انجمن نیز محسوب می شوند. شورایاری ها در کلیه زمینه های عمران و توسعه شهری ، خدمات شهری ، امور فرهنگی و اجتماعی ، بهداشت و محیط زیست ، فضاهای شهری و غیره به عنوان معتمدین محلی انتخاب وبازوی نظارتی و مشورتی در مدیریت شهری دارند فعالیت آنها داوطلبانه و مشارکتی است. علاوه بر آن در یک محله پویا می توان چندین انجمن محله دیگر هم متصور شد که در امور و شاخه خاصی فعالیت دارند به عنوان مثال :هیات مذهبی و دینی ، انجمن نیکوکاران محله ، انجمن محله سبز ( که در موضوع محیط زیست فعالیت دارند) ، انجمن دوام ( داوطلبین امداد و نجات در مدیریت بحران ) ، شوراهای سلامت ، کانون های فرهنگی و … در طرح مدیریت محله هیات امنای محله کارکرد یک انجمن محلی به هدف برنامه ریزی و هدایت مدیر محله در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اداره سراها و سایر اماکن فرهنگی و اجتماعی سطح محلات را خواهد داشت که در بخشهای بعدی دقیق تر به این موضوع خواهیم پرداخت.

اما بطور کلی می توان خدمات عمومی ذیل را از یک انجمن محله متصور بود :

همکاری با مسئولین شهری و نهاد های ذی ربط

مشارکت در برنامه های طرح شده بالا دستی

شناسایی دقیق و از نزدیک معضلات

تهیه اطلاعات محلی

ایده پردازی و ارائه راهکار

جلب مشارکت اهالی محله در فعالیت ها

همچنین از انجمن محله انتظار می رود برای نیل به اهداف خود اقداماتی را قبل از سایر فعالیت ها انجام دهد و مستندات آن را به تصویب اعضاء و یا نمایندگان آنها در هیات رئیسه برساند :

قوانین داخلی

تعیین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت و اولویت بندی آنها

تعیین سیاست ها و چهارچوب های کلی

تهیه برنامه ها و تقویم سالانه جهت اجرای آنها

ساختار و تشکیلات مناسب برای اجرای برنامه ها و نیل به اهداف

تعیین مکانیزم نظارتی



 

  • رضا شادمان فر
۰۶
خرداد

مفهوم محله بعنوان بستر یا محل سکونت، ریشه تاریخی دارد؛ بنا به یک تعریف تاریخی (مدنی پور 1994)، واحدهای مختلف شهر که طبقات مختلف اجتماعی را در خود جای می‌دهند یا نواحی شهری (با مرزهای اداری یا رسمی) که دامنه‌ای از گروه‌های اجتماعی را تحت پوشش قرار می‌دهند محله نامیده‌می‌شده‌اند

اما باید گفت تعریفی که ما از محله به معنای عام داریم همان بافت های سنتی و قدیمی از شهر است که با اسم های برگرفته از هویت تاریخی این بافت ها شناخته می شود . مثلا تصویر محله سنگلج ، پامنار ، تجریش ، چالهرز ، نارمک ، سلسبیل ، جوادیه و …. و هنوز در ذهن ما این اسامی بیانگر تعریف محله است . این در حالی است که محله در تقسیم بندی شهری که امروزه آن را می شناسیم تصویری به مراتب پیچیده تری دارد محله به عنوان یک واحد شهری می‌تواند تعاریف گوناگونی داشته باشد، محله توسط رشته‌های گوناگون علمی که با شهر سر و کار داشته‌اند تعریف شده‌ است. جامعه‌شناسان، جغرافیدانان، روانشناسان، طراحان شهری و… سعی کرده‌اند تا از دیدگاه خود تعاریفی در مورد محله ارائه دهند. به عنوان مثال :

· «محله واحد فیزیکی و اجتماعی با سازمان‌های اجتماعی که بزرگ‌تر از خانوار و کوچک‌تر از شهر می‌باشد.» (1985. Kurpat)

· «محلات قسمت‌هایی از شهر هستند که میان‌اندازه و یا بزرگ باشند. باید واجد دو بعد باشند. تا ناظر احساس کند وارد آن شده است.» (لینچ، 1383)

· «محله مفهومی جغرافیایی و اجتماعی است. از نظر فیزیکی قسمتی از شهر است که به وسیله مرزهایی مشخص شده است. که این مرزها می‌توانند شبکه راه‌ها، راه‌آهن، رودخانه، کانال‌ها، فضاهای باز باشند و دارای گونه‌های یکسانی از واحدهای مسکونی است، و یک مرکز تجاری در مرکز آن قرار دارد. از نظر اجتماعی دارای ساکنینی است که از نظر طبقه اجتماعی و یا قومیت دارای تشابه می‌باشند.» (1989, Mitchell)

· «محله همان چیزی است که ساکنین آن را محله می‌دانند.» (1981, Downs)

· «محله ناحیه‌ای است که آشنایی با آن باعث آسودگی خاطر می‌گردد و هرچه شما از خانه به طرف لبه‌های محله می‌روید آشنایی شما با مردم و مکان‌ها کمتر می‌شود.» (1985, Kurpat)

· «محله‌ شهری به عنوان بخشی از شهر تعریف می‌شود که دارای لبه‌های کارکردی یا فضایی هویتمند و ترکیب عملکردهای کوچک مقیاس باشد. یک محله شهری معمولاً متشکل از، بیش از یک واحد همسایگی است. (2005, Philine Gaffron and others)

  • رضا شادمان فر
۲۲
اسفند

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از ,بلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

  • رضا شادمان فر