یادداشت های

رضاشادمان فر

یادداشت های

رضاشادمان فر

رضا شادمان فر کارشناس ارشد مدیریت شهری و دانشجوی شهرسازی و فعال در حوزه های مشارکت شهروندان در مدیریت شهری ، شورایاری ها و مدیریت محله در این وبلاگ به بیان دیدگاه های خود و مشاهداتش می پردازد. همچنین وب سایت shadmanfar.ir برای ارتباط و آشنایی بیشتر با ایشان در دسترس است.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
۲۷
اسفند

وقتی بیدار شدم فکر کردم در شمال کشور خوابیدم پنجره خیس از باران بود. شاید به همین دلیل بود که تا 9 در رخت خواب ماندم ! برای افتتاح حساب و بازدید از یک مرکز خرید و اپل استور به مرکز خرید wolesworth رفتیم. در راه از دانشگاه گریفیت عبور کردیم که در دل جنگل مونت گراوات قرار گرفته است و بسیار زیباست .

در ادامه مسیر به شفافیت دید در اینجا فکر می کردم و اینکه چطور نمای خانه ها ساده ولی غیر هم شکل و متنوع هستند و هیچ نقص ( ترک ، ریختگی ، رنگ پریدگی یا لکه در آنجا دیده نمی شود ) خیابان ها خلوت هستند ( ساعت 12 ظهر است ) قیمت بنزین در هر پمپ بنزین متفاوت است ! قواعد راهنمایی به دقت رعایت می شود.

وقتی دیروز باتری موبایل تمام شد مصمم شدم برای تهیه یک شارژر همراه اقدام کنم در مرکز خرید برای سهولت کار من و علی از صدرا و نیکا جدا شدیم و به سمت اپل استور حرکت کردیم چند مدل بود ولی علی معتقد بود مدلی که انتخاب کردی در جای دیگر به قیمت ارزان تر می توان خرید. از دیگر دست آورد ها این بود که با ثبت تغییر آدرس موبایل قابلیت شارژ Appstore  فراهم شد و برای اولین بار آن را به اندازه 20 دلار شارژ کردم. یکی از فروشندگان غذا در فود کورت مرکزی کباب ترکی سرو میکرد که تابلو حلال هم داشت یک پرس آن ما را سیر کرد و قدری هم همراه آوردیم !

شام هم خوراک مرغ داشتیم که باز هم صدرا خانم شاهکار کرد. رابطه دو جاری خوب است صدرا از میوز خوشش آمده و با هم گرم گرفته اند معمولا بعد از صرف شام اجازه نمی دهد که صدرا دست به چیزی می زند و می گوید شما آشپزی کردی و تمیزکاری با من است ! بعد شام چای و باقلوا به راه است و تماشای اپل تی وی و بخشی از شبکه نسیم که در هارد همراه داشتم !

نگرانم برای اموری که در تهران نیمه کاره مانده و درسهای که آورده ام که بخوانم .

  • رضا شادمان فر
۲۶
اسفند

برای بازدید از موزه به west bank  رفتیم به را حتی جای پارک پیدا نمی شد در اینجا پارک کنار خیابان اصلا معنا ندارد و هزینه پارک خودرو هرچه به مرکز شهر نزدیکتر می شوید گران تر است ! این باعث شد تا خودرو را کمی دورتر پارک کنیم و در کنار رودخانه بریزبن کمی قدم بزنیم که این هم تجربه فوق العاده ای بود پیاده راه فوق العاده زیبا بود مسیری سبز پوشیده شده از اقاقیای سرخ در کنار منظره ساختمانهای بلند که در آن سوی رودخانه خودنمایی می کردند در مسیر یک هدیه از کشور نپال مارا به خودش جلب کرد ساختمان معبدی چوبی به یادگار از نمایشگاه ملل که سالها پیش در این جا برپا بوده است. در ادامه مسیر برای عبور از خیابان از پلی گذشتیم که بسیار عریض بود و من را به یاد POD  در شهر های پیشرفته انداخت ( توسعه پیاده محور ) و در ادامه پل به ورودی paly house  و بعد از آن museum  ختم می شد . موزه از چهار بخش و طبقه تشکیل شده بود و فقط بخش علوم آن برای بازدید نفری 15 دلار هزینه داشت. طبقه پایین برای کودکان طراحی شده بود و آموزشهایی شامل آشنایی با حیوانات و مصرف انرژی داشت به این شکل که روی پدالی قرار می گرفتی و هرچه قدر که با چرخاندن آن انرژی مصرف می کردید می دیدید لامپی روی دیوار زیر یکی از تصاویر وسایل خانگی روشن می شد و نشان میداد هریک از وسایل خانگی چه میزان انرژی مصرف می کنند ضمنا می توانستید آنها را باهم  مقایسه کنید. طبقه دوم که برای بچه ها جذاب بود موزه علوم بود از بدن انسان گرفته تا قوانین فیزیک بازی هایی طراحی شده بود و اتفاقا همزمان با حضورما یک گروه دانش آموز هم برای بازدید آمده بودند و سرو صدایی برپا بود!

طبقه سوم به تاریخ طبیعی و موجودات منقرض شده این منطقه اختصاص داشت مجموعه بزرگی از جانوران خشک شده و اسکلت دایناسورها و ...  ( فراموش نکنم که در دالان ورودی در بالای سرمان سه وال ( خانواده ) در اندازه های واقعی معلق بودند و صدایی هم از آنها هر از گاهی تولید می شد )

در طبقه چهارم جغرافیا و تاریخ انسانی به نمایش گذاشته شده بود نحوه زندگی و فرهنگ اب ارجینال ها که ساکنین اولیه این منطقه بودند و همچنین آثار به جا مانده از قهرمانان ورزشی و شخصیت های فرهنگی و سیاسی

نیکا آنقدر بازی کرده بود که به محض خروج از موزه در بغل من خوابش برد! برای نهار برادرم ما را با مجموعه رستوران های Nandos  آشنا کرد که مرغ را به شکل ویژه ای طبخ می کردند و معروفند به این که به شیوه حلال این کار را می کنند. یک مرغ کامل به همراه سیب زمینی سرخ شده با ادویه تند در حدود 20 دلار هزینه داشت ولی واقعاً طعم خوبی داشت . جالب اینکه پسر جوانی که پشت پیشخوان سفارش می گرفت بسیار خوش مشرب بود و در دو سه جمله ای که بین ما رد و بدل شد چند شوخی  صمیمانه مهمان شدیم و این نکته را تا الان در حداقل سه فروشنده جوان دیدم که اگر سوالی می پرسیدی که نمی دانستند واکنش شان این بود : It is a good question ! و سعی می کردند جوابی پیدا کنند ، بپرسند ، محصول را بررسی کنند یا سکوت کنند !

غیر ممکن است که به جهتی نظر کنی و چشم بادامی ها را نبینی حتی در تابلو های فرودگاه زبان دوم چینی بود !

وقتی رسیدم صدرا خانم مشغول به تهیه ماکارونی شد. نیکا از خواب بیدار و من به خواب شدم ! و انصافاٌ یکی از ماکارونی های ته دیگ دار عالی از کار در آمد به طوری که خانم برادر که حدود ساعت 7 رسید شگفت زده شد و یک وعده قبل از ما که حدود ساعت 4 غذا خورده بودیم و یک وعده هم همراه ما سر سفره نشست !

بعد از شام با مرور هارد دیسکی که همراهم آورده بودم تقریبا اتفاقی فیلم رسوایی آقای ده نمکی را دیدیم ! نیکا دوست داشت دایم با خانم برادرم بازی کند و او هم بسیار بجوش است ولی ما می فهمیم که باید دخترمان را کنترل کنیم و به ایشان کمی اجازه استراحت و انجام کارهایش را بدهیم و این گاهی با بد اخلاقی نیکا ختم می شود. 

  • رضا شادمان فر
۲۵
اسفند

اینکه ساعت موقعیت را نداشتم و جهت حرکت زمین و هواپیما و صف طولانی دستشویی هواپیما باعث شد که به نماز صبح نرسم !  نهایتا ساعت 6:40 به فرودگاه بریز بن رسیدیم و باز هم نیکا خواب بود و باید بغلش می کردم مسیر ورود به فرودگاه تا دریافت چمدان ها خیلی طولانی و نیکا که خیلی سنگین بود. برای تایید پاسپورت نیکا کمی معطل شدیم و همچنین پیدا کردن صف بازدید بار برخورد پرسنل امنیتی و گمرک فرودگاه خیلی صمیمانه بود مخصوصا جایی که باید داخل چمدان ها را وارسی می کردند و اصلا نیاز به آن نشد ( یک سگ سیاه تمام شان را بو کرد ) حتی پرسیدند که آیا از سگ می ترسید یا نه و هدایت مان کردند به کمی دور تر !


برخورد اول

علیرضا و خانمش با دیدن ما به طرفمان آمدند علی شلوار کوتاه و تی شرت پوشیده بود و خانمش پیرهن ساده و شلوار ( چون باید در سر کارش حاظر می شد ) اول ایشان را رساندیم و بعد چون صدرا خسته بود تصمیم گرفتیم بریم خونه هوا مرا یاد جزیره کیش انداخت با این تفاوت که همه جا پر از پوشش گیاهی است. و نظافت و نظم کاملا به رخ می آید تا جایی که ممکن است المان های مزاحم از دیدرس حذف شده اند در مسیر به خانه که در حومه مسکونی واقع است اصلا تابلو تبلیغاتی ندیدم خانه ها ویلایی یک طبقه یا دوبلکس و همگی حیاط سبز دارند و هرخانه صندوق نامه به ابتکار خود ساخته است که می توان نمایشگاهی از آنها برپا کرد.

بعد از استراحت برای خرید مایحتاج به ویژه گوشت ، علی رضا ما را به یک قصابی حلال برد که توسط یک افغانی مدیریت میشد. بعد به مرکز خریدی رفتیم نهار ماهی خوردیم و سالاد اولین برخورد نزدیک با ساکنین کم لباس جزیره بود ! که عادت نداشتیم اما نکته جالب این است که کسی اصلا به دیگری نگاه نمی کند مثلا صدرا که حجاب دارد اصلا تفاوتی با دیگران در برخورد و تعاملات ندارد و احساس امنیت ویژه ای حس می شود.

عصر بود و به مرکز شهر رفتیم تا فامیل جدیدمان را از محل کارش برداریم شهر خلوت نیست ولی ساکت است ! مسیر برگشت ترافیک روانی دارد از بعد از ظهر گرسنه نبودم ولی بچه ها بودند در رستوران مک دونالت فقط سیب زمینی برای ما قابل خوردن بود و من فقط قهوه خوردم ! نیکا کم کم با زن عمو اخت شده بود و ایشان هم برای بازی کردن با او دل می داد چیزی نگذشت که زن عمو زن عمو کلام غالب نیکا بود و دقایقی در وسایب بازی بیرون رستورن با هم بازی کردند بدون اینکه زبان هم رو بفهمند ( همدلی از همزبانی خوش تر است ) بعد شام برای خرید مایحتاج سوپرمارکت وستفیل رفتیم خرید شیر و ماست و زیتون و نان و ... تقریبا برای یک هفته 170 دلار هزینه شد ! 

  • رضا شادمان فر
۲۴
اسفند

نیکا برای بیدار شدن مقاومت میکرد بطوری که صبحانه هم نخورد ! و دایم بغل ما بود ! با ورود به اتوبوسی که مسیر طولانی از هواپیما به فرودگاه را سرویس می داد کیسه ای را که تنقلات و بالش سفر من را حمل می کرد مفقود شد که وقتی روی اقیانوس هند بودیم فهمیدم !

در فرودگاه دبی حدود یک ساعت و نیم گشتیم : اجابت مزاج و بررسی فروشگاه ها و بازی نیکا در بخشی که برای بازی کودکان ( با دو کودک آفریقایی ) تجربه جدیدی برای همه ما بود چهره های عجیب و غریب از همه ملیت ها و تجربه گشتن و خرید کردن به زبان انگلیسی !

اما A380  کمی بهتر و راحت تر بود و سرویس خوبی هم داشت ! مخصوصا نیکا که با بازی های متنوع و کارتن های نمایشگر جلو صندلیش حسابی مشغول شده بود ! 

  • رضا شادمان فر
۳۰
تیر

شب قدر

مطالب زیر یادداشتهایی است که پای بحث جناب آقای دکتر ناصر مهدوی در شبهای احیای ماه مبارک امسال برداشتم و پروردم:

شب قدر شب تقدیر روزی نیست! خدا روزی بندگانش را تضمین کرده. این شبها زمان قدر گرفتن انسانها است زمان باز شدن چشم است بی اعتنایی به ناسوت و توجه به لاهوت، وقتی برای احساس عمق دردی که از زخم جاماندن از قافله کمال انسانی بر جان آدم نشسته و این شب لزوما ١٩ و ٢١ و ٢٣ رمضان هر سال نیست! به یاد استاد دیگری افتادم که میگفت: هر شب شما شب قدر است اگر که قدر بدانید!

پس چرا بیشتراعمال مردم در این شبها به مانند تکالیف از پیش تعیین شده است و کمتر به اندیشیدن و قور و اندازهگیری خود با آنچه خدا معیار جانشین خود در زمین معرفی میکند سپری میشود؟ چرا اعمال عبادی ما را به سوی یک جامعه رستگار نبرده و چرا اکنون اینجاییم؟ (اشاره به تحقیق حسین عسکری و شاهرزاد رحمان در دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا، که در شماره 10 ژورنال معروف اقتصاد جهانی (Global Economy Journal) به چاپ رسیده است [1]) شاید به این دلیل است که مرجع هدایت های دینی ما گزاره هایی است که متاسفانه پیروی چشم بسته از آنها منافی حقیقت اصلی دین است. خداوند خود فرموده که من به صورت اعمال شما نگاه نمی کنم زیرا که روح دین باید امکان رهایی از هیاهوی انسانی را فراهم کند نه اینکه مساله جدیدی برای روح انسان فراهم کند دین راهنمایی است برای رهایی انسان از مسخ شدگی در دنیای امروز او راه های آسمان را نشان می دهد و سلامت گذر کردن از زمین را این که چرا دین شاهد بازار دنیامان شده و جنگ ها و خشونت ها و ویرانی‌ها به نام دین خبر هر روز این دنیاست خود نشانی از ناکارآمدی اینگونه هدایت انسان است. ما به جای اینکه زمین را خدایی کنیم خدا را زمینی کردیم و خدای زمینی برای انواع خشونت ها و برتری جویی‌ها  توجیه می‌آورد. 

متاسفانه در آموزه‌های دینی اصل بر این قرار گرفته که انسان از بدو تولد مکلف است و آزاد نیست! همه شعونات ما از پیش تعیین شده و کنترل شده است! در حالی که قرآن انسان را آزاد می داند و پیغمبر را مامور ابلاغ. چطور بعضی می گویند مردم را باید به زور به بهشت برد؟ و دین درکی است که عده ای به ما می دهند و سهم ما فقط پیروی است! لذا ما تبدیل شدیم به یک موجود مقلد صرف و نه انسانی خلاق و این درحالی که خدا عقل را در نهاد بشر قرارداده تا راه را خود پیدا کند  امروز اراده مغلوب تقلید شدو عقل مغلوب تقلید و عدالت مغلوب سیاست.

اگر خدا بنده اش را آزاد و فکور و عاقل دوست دارد چرا این اتفاق در ما مسلمانان رخ نداد؟ چرا ما بیشتر دنباله روییم تا راه نما؟ روح قرآن آواز حریت آدمی است و قرآن تجسس را منع کرده بنده خدا می تواند تشخیص دهد او به دوصلاح عقل و وحی با هم مسلح است.

شاید این معلمان ما هستند که تصویری دیگر از خداوند ارایه می دهند که رابطه آدمیان با خدا را قطع و دریغا که در چنبره صورت گرایی اسیر می گرداند. و در پی آن همه دین، مقررات آن شد و تن آدمی مکلف به رعایت نکته به نکته اش و دل منزجر از تن و متوحش از عقوبت خطا، لذا تنمان در برابر خدا خم شد ولی دلمان مستعد رمیدن.  برخی رسما گفته اند که اندیشه آدمی هرگز نمی تواند راهگشای راه تعالی انسان باشد بله این نگاه انسان هارا مطیع می سازد ولی آیا آزاده اند؟! امام حسین(علیه السلام) در روزی که مردم از همه بلاد بسوی مکه می‌آمدند، آنجا را ترک کردند. یعنی دو شب به عید قربان مانده مکه را ترک کردند اگر امام حسین(ع) مطیع قوانین بود نمی بایست حج خود را گزارده و خروج می کردو اکنون او در میان ما آزاده ترین انسان است اما در نظامی که بر مبنای دیدگاه اصولیون حرکت می کند باید بر تمامی حریم خصوصی انسانها نظارت کرد و در این فضا دیگر امکان خود شکوفایی وجود دارد؟ شب قدرش هم می شود شبی که همه چیز تقدیر می شود و همه باید بمانند تا امام غایب بیاید و او وظیفه اصلاح دارد نه ما. در چنین اتمسفری هیچ اصلاحی تا آن روز نخواهد آمد و همه چاره ای ندارند جز ماندن در وضع موجود و حتی کاهش مکارم اخلاق و حذف اعتماد اجتماعی  و... احترام به همنوع بی دلیل خواهد بود ذهن ما دادگاه بی رحمی شده که دیگران را فقط محکوم می‌کند چون انسان ها در دیدگاهمان هرگز قابلیت خود شکوفایی ندارند ملاک نزدیکی رفتارشان با الگوهایی خشک اصولی است از طرفی الگوهای قرآنی مان هم گم شده و در دسترس نیست کجا قرآن متکلمین را الگوی برای رفتارهای اجتماعی  معرفی می‌کند؟ افلا تعقلون بیان روشن قرآن است که به تعقل اشاره دارد! در قرآن ابراهیم به عنوان امام نام برده شده است! قرآن ابراهیم را به عنوان الگوی نیکو معرفی می کند او یک بت شکن و یک هنجار شکن است!. الگویی که قدرت خطا پذیری داشته ولی خطا نکرده خداوند در قرآن ١٦٠ بار نام ابراهیم را یاد آوری می کند البته متکلمین محترمند و نقش موثری در استخراج گزاره های معنوی دارند ولی ایشان لزوما الگوی جامعه نیستند.

بلی خدا در قرآن الگو های مد نظر خود را ارایه داده است کسانی مثل امام حسین (ع) و امام علی (ع) اگر الگوی ما می شدند جامعه ما امروز رتبه ١٣٨در نزدیکی به استاندارد های اسلامی نبود [2])چون ما فقط بر ایشان گریه کردیم و دیگر هیچ. پیامبرانی چون ابراهیم و اعمه اطهار شیفته خداوند ایشان از همه نفسشان  عبور کرده و خود را کاملا تسلیم خدا کرده است تسلیم حقیقت و زیبایی ایشان هرگز ضد عقل نیستند و تولید زشتی نمی‌کند. حنیف که صفت ابراهیم است یعنی کسی که داعما مراقب مسیر خود است  اِنَّ اِبْراهیمَ لَاَوّاهُ حَلیمُ یعنی ابراهیم بردبار، نرم‌دل و اهل انابه است، ابراهیم برای نجات کنهکاران هم گریه می‌کن. 

از خود بپرسیم ای مومنین در جامعه اسلامی چقدر امروز ابراهیمی هستیم؟ به واقع الگوی رفتاری ما چه کسانی هستند؟ می‌توان گفت که الگوهای ما امروز کسان دیگری هستند کسانی که زیبا سخن می گویند و کسانی که بهتر احساساتمان را به حرکت در می‌آورند و نه کسانی که خدایی تر عمل می کنند!

شب قدر شبی است که من با خودم و خدایم خلوت کنم خودم را در خردورزی بیابم شب قدر شبی است که موجود شریف انسان شریف تر بشود نه اینکه نماز بخوانم و جنایت کنم شب یافتن سرمایه های درون است نه شب قدر شب تقدیر نیست! خداوند به انسان افتخار می کند چون انسان آزاد است و به دلیل آزادی تعالی را به فساد ترجیح می دهد. پایه آفرینش به عشق بنا شده گاهی تندی ها به جهت صلاح و پاک شدن انسان است مثل چوبی که به فرش می زنند و خاکش را می‌گیرند شب قدر شب تکاندن غبار دل است.شب قدر شب احترام و ستایش انسانیت است شبی است که انسان‌های بزرگ تقدیر می شوند در این شب ها باید از عزت انسان گفته بشود به همین دلیل یکی از اعمال این شبها خواندن زیارت عاشوراست!

بیایید شب های قدرمان را به اندازه گرفتن فاصله خود از الگوی قرآن سپری کنیم. اینچنین شب قدرمان برایمان قدر خواهد آورد. آری شب قدر شب تقدیر است و نه تقدیر!

 



[1]. http://www.umic.ir/pdfs/0_NS4053_1106.pdf

[2] .همان

  • رضا شادمان فر
۲۰
بهمن

مطلب ذیل پاسخ تهیه شده برای یکی از اعضاء شورای اسلامی شهر تهران در خصوص  تبیین مستندات قانونی مدیریت محله و نحوه نظارت برآن در تاریخ 20 بهمن 1392 تهیه شده بود

با عنایت به وظایف و نقش شهرداری تهران در گسترش مشارکت و حضور شهروندان در عرصه های مختلف و سیاست محله محوری و در راستای تحقق مفاد بندهای 2 و 5 و 7 مندرج در ماده 71 قانون وظایف و تشکیلات شورای اسلامی کشور مصوب مجلس شورای اسلامی و به استناد ماده 5 مصوبات 1885/719/160 مورخ 10/2/85 جلسات 205 و 206 و 11785/1317/160 مورخ 13/8/88 جلسه 229 شورای اسلامی شهر تهران، برای مهیا کردن شرایط و زمینه های قانونی، اجرایی و تشکیلاتی لازم در جهت شکل گیری مشارکت آگاهانه، معنا دار، قاعده مند و پایدار و استفاده بهینه مدیریت شهری از سرمایه های اجتماعی، اداره واحدهای مربوط به سلامت، امور ورزشی، تفریحی، آموزشی، فرهنگی، مذهبی و کتابخانه ها در مقیاس محله به کمیته ساماندهی مشارکت های اجتماعی محله (هیآت امنای محله) واگذار شده است. و بر اساس تبصره 1، وظایف مذکور در این ماده به تدریج و بر اساس قراردادهای منعقده بین شهرداری ناحیه و هیأت امناء محله به آنها واگذار شده است.

بر اساس ماده 9 آیین نامه مذکور به منظور اجرای مفاد دستورالعمل، نظارت بهینه و بهینه سازی اجرای طرح و همچنین تهیه ضوابط اجرایی لازم ستادی به عنوان ستاد راهبری به ریاست شهردار تهران یا نماینده تام الاختیار معرفی شده ایشان، معاونان امور مناطق فرهنگی و اجتماعی، خدمات شهری، تحقیقات و برنامه ریزی توسعه شهری مالی و اداری شهرداری تهران یا نمایندگان تام الاختیار معرفی شده آنها و نمایندگان کمیسیون اجتماعی و فرهنگی و زیست شهری و ستاد هماهنگی شورایاری ها تشکیل خواهد شده است. معاون امور مناطق نایب رئیس این شورا و معاون اجتماعی و فرهنگی دبیر آن می باشد. ستاد متناظر با عنوان "ستاد راهبری منطقه" با ریاست شهردار منطقه، قائم مقام شهردار، معاونین اجتماعی و فرهنگی، خدمات شهری، هماهنگی و برنامه ریزی و مالی و اداری و دبیران شورایاری های منطقه در منطقه تشکیل می شود. قائم مقام شهردار منطقه نایب رئیس این شورا و معاون اجتماعی و فرهنگی دبیر آن می باشد که با تشکیل دبیرخانه ای فعال نسبت به پیگیری تحقق مفاد این مصوبه اقدام خواهد شد.

در ماده 8 دستورالعمل ساماندهی مشارکت های اجتماعی در محلات نیز بر اساس مصوبه شورای اسلامی شهر تهران مبنی بر مشارکت مردم در فعالیت های اجتماعی و واگذاری اماکن فرهنگی، ورزشی و هنری، حداکثر ظرف مدت 1 سال وظایف قابل واگذاری از طرف شهرداری تهران به هیأت امناء محلات (موضوع ماده 5 این دستورالعمل)، بر اساس قراردادهای منعقده به مدیریت محله واگذار شده. واحدهای واگذار شده باید به صورت خودگردان اداره شوند و شهرداری موظف است در ازای خدماتی که مدیریت محله برای حفظ و نگهداری محل انجام می دهد به صورت قیمت تمام شده کلیه هزینه ها را پرداخت نماید. مدیر محله موظف به پاسخگویی در ازای قراردادهای منعقده و اعتبارات دریافتی از شهرداری می باشد. لازم به ذکر است کمیته های ساماندهی مشارکت های اجتماعی محله (هیآت امنای محله) تشکیل شده از شورایاریهای محلات و نهادهای مردمی محلی هستند که خود دارای کارکرد نظارتی هستند و به عنوان بازوی نظارتی شورای اسلامی شهر تهران فعالیت می کنند. هیات امنا برای امور اجرایی مربوطه اقدام به انتخاب مدیر محله می نماید که زیر نظر این هیات امنای محلی اداره امور مربوط به سرای محله را برعهده می گیرد. مدیران محلات نیز بر اساس دستورالعمل انتخاب مدیر محله، باید بر اساس شرایط آیین نامه انتخاب می شود.

همچنین به استناد ماده 10 دستورالعمل فوق الذکر، به منظور اعمال نظارت بر عملکرد مالی مدیر محله (با هدف افزایش اعتماد عمومی از صحت و شفافیت امور) ستاد راهبری موظف است نسبت به تشکیل کمیته ای(مرجع نظارتی) با عضویت نمایندگان شورای اسلامی شهر تهران، فرمانداری تهران و معاونت مالی و اداری شهرداری تهران اقدام نموده و با بکارگیری حسابرسان عضو جامعه حسابرسان رسمی ایران بر اساس ضوابطی که در قانون تشکیل جامعه حسابداران رسمی ایران به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده نسبت به حسابرسی و انتشار گزارش های مالی مدیریت های محلات اقدام نماید.

در خصوص سوال در مورد ساختار هدایت ، نظارت و راهبری مدیریت محله در شهر تهران همانطور که در بند قبل تشریح شد ستاد راهبری مرکزی نظارت و اجرای طرح و همچنین تهیه ضوابط اجرایی را به طور کلی برعهده دارد که ریاست آن با شهردار تهران و معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران مسولیت دبیری این ستاد را برعهده داند ضمنا با توجه به پیشگام بودن حوزه اجتماعی و فرهنگی در خصوص واگذاری برنامه ها و وظایف سازمان ها و ادارات کل خود، به سراهای محلات و همچنین مباحث مهم در خصوص فرهنگ سازی، تغییر نگرش، مشارکت شهروندان و تغییر سبک برنامه ریزی، نقش و اثر معاونت امور اجتماعی و فرهنگی بسیار با اهمیت بوده و همچنین بر مبنای و مطالعات بنیادین و کاربردی، سیاست گذاری ها و تعیین خط مش ها، تهیه آیین نامه ها و راهبری مدیریت محله توسط این معاونت و ادارات و سازمان های متبوع صورت گرفته است. لذا در حال حاظر سراهای محله در حوزه معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران می باشد و دبیرخانه مستقلی با عنوان دبیرخانه ستاد راهبری مشارکتهای اجتماعی در محلات شهر تهران به ریاست آقای دکتر طالبی نژاد مسولیت پیگیری امور مربوط به این طرح را برعهده دارند. همچنین کمیته ای متشکل از ادارات کل و سازمانهای معاونت امور اجتماعی و فرهنگی معاونین امور اجتماعی و فرهنگی و نمایندگان سایر معاونت های شهرداری تهران به ریاست قائم مقام معاونت حاج آقای امرودی هر هفته موضوعات مربوط به مدیریت محله و سراهای محلات را رسد نموده و در این خصوص تصمیم گیری و راهبری صورت می گیرد. این کمیته تا به امروز 82 جلسه برقرار نموده است. اجرای عملیاتی تصمیاتی که در خصوص مدیریت محلات و وضعیت سراهای محلات گرفته شده در جلسات مربوط به شورای معاونین امور اجتماعی  فرهنگی مناطق که به ریاست جناب آقای دکتر ایازی تشکیل می شود نظارت می گردد. همچنین بازدید از سراهای محلات در 372 محله شهر تهران بطور مرتب در دستور کار مسولین این معاونت شامل ادارات کل ، سازمانها و کارشناسان دبیرخانه ستاد قرار دارد و همچنین بازدید از سراهای محله وظیفه معاونین امور اجتماعی مناطق 22 گانه و روسای ادارات اجتماعی نواحی را برعهده دارند. 

  • رضا شادمان فر
۱۳
دی

اتحادیه های صنفی زیر مجموعه ای از نهادهای مدنی و مردمی بزرگ و موثر در اقتصاد کشور محسوب میشوند که بر اساس قانون نظام صنفی وظایف مشخص و معینی را عهده دار می باشند تا بتوانند با اتکا به آن ضمن ایفای نقش و وظیفه خود از حقوق تمامی اعضاء صنف دفاع نمایند .

آغاز تشکیل اصناف بنا بر نظر گروهی از صاحب نظران پس ازظهور اسلام و بنا بر نظر برخی دیگر ادوار پیش از اسلام است .در رسائل اخوان الصفا و قدیمی ترین مواضع اصناف وطبقات آنها اشارت رفته است افراد آن صنف به اقتضای رسم جوانمردی در غم وشادی همدیگر شریک بوده اند . به عنوان مثال اعضاء هر صنف در مراسم عروسی یا عزا به یاری یکدیگر می شتافتند.

امروزه تشکیل و تقویت انجمن های صنفی از نشانه های توسعه اجتماعی و سیاسی در یک جامعه است. در چنین جوامعی قدرت از حالت تمرکز خارج شده و به آرامی در سازمانها و نهادهای مردمی توزیع می شود اتحادیه های صنفی هم نقش یکی از این سازمانها را بازی خواهد کرد. نظارت مستقیم و مستمر اتحادیه ها بر زیر مجموعه های خود می تواند نقشی بسزایی در سالم سازی قیمت اقتصادی و کنترل موثر بازار و قمیت اجناس داشته باشد و این کمترین نقشی است که یک سازمان مردمی می تواند بازی کند . وجود اصناف در طول تاریخ و در تمامی نقاط دنیا نقش قابل توجهی در تحولات اجتماعی و حتی در برخی ازکشورها در ایجاد یا سقوط حکومتها نیز داشتند. و در پایان باید به ذکر این نکته بسنده کنم که اهمیت اصناف و میزان دخالت آنها در اداره جامعه به همبستگی صنفی و نقش اعضاء صنف در ارتباطات انسانی در سطوح مختلف اجتماع خواهد داشت

  • رضا شادمان فر
۱۱
دی

پرسشی دارم شدم حیران دوست
علم و ودانش ، حکم و بینش نزد اوست
نی مگر انسان کمالش آرزوست
این جهانِ  پر ز نامردی چه روست
این جهان معوای خوب اشقیاست!
نی برای سروری اولیاست
نی نمی باشد جهان این مسکنم
پس چرا اینجا بود خون و تنم
.
.
.
این دنیا مملو است از کژی و نا هماهنگی است
بهترین خلق به دست بدترین خلق کشته می شود
مکاران و سفاکان به جای عادلان مخلص بر مسند اداره جهان می نشینند و می مانند
پس چگونه انسان کمال گراست؟! و معوایش اینچنین فضایی است؟
نه . . .انسان متعلق به این دنیا نیست


  • رضا شادمان فر
۲۱
آبان

تنگ و ماهی

ماهی هم باشی ، گاهی

تنگ پر از آب هم برایت تنگ می شود

آب؟!....................................آب!

آب بهانه بود 

تشنگی بهانه بود

قالب تن تنگ می شود 

حتی اگر کره خاکی 

بزرگ باشد و مملو از ...............خاک!

باید آتش گرفت و سوخت..........آتش!

مثل پروانه 

بال ها در 

باد........................................باد!

  • رضا شادمان فر
۰۷
مهر

شهرداری تهران ، در حال حاضر ساختار لازم جهت تحقق مشارکت موثر مردم در مدیریت فرهنگی و اجتماعی در مقیاس محله ها را فراهم نموده است . تشکیل هیآت امنا و انتخاب مدیر برای هر محله توسط آنها و همچنین واگزاری سراهای محله ، اعتبارات فرهنگی و اجتماعی به مدیریت محله قدم بزرگی در راستای حاکم کردن مردم بر امور محلی خود است .

اما این وضعیت نیازمند آمادگی شهروندان برای تحویل گیری این وظایف و باور آنها بر این شیوه مدیریت شهری است که بنظر می رسد نیازمند فراهم شدن چیزی باشد که نگارنده آن را فرهنگ مدیریت محله ای می داند و همه گان بر زمان بر بودن ایجاد یک فرهنگ در جامعه تایید می نمایند. از طرفی واگزاری وظایف از سوی سازمان شهرداری به مردم باید با در نظر گرفتن فرهنگ سازمانی سازمان واگذارنده (شهرداری تهران ) صورت پذیرد. مدیریت جهادی با ایجاد بسترهای محکم فرهنگی که قابلیت پایه ریزی فرهنگ شهروندی را دارا باشد دو استراتژی متفاوت است.

در حال حاظر هیچ یک از موارد فوق الذکر در آمادگی کامل بسر نمی برد و چه بسا تغییرات مدیریتی در شهرداری تهران وضعیت را از وضع فعلی دشوارتر نماید.

تحول حاصله از ایجاد مدیریت محله اتفاقی بسیار مبارک است. و در صورت به ثمر نشستن میوه ای بسیار شیرین را برای شهروندان و مدیریت شهری به ارمغان خواهد داشت . اما هدایت و راهبری این نهال نوپا نیازمند صبرو و گام هایی مدبرانه در ایجاد تغییر در دو سوی میز یعنی مدیران شهری به جهت آموختن شیوه ای از مدیریت که بستر ساز و هدایتگر مشارکت جویان است و در سوی دیگر آموزش و توانمند سازی شهروندانی که نه تنها واقف بر حقوق و وظایف خویش هستند بلکه مشتاقانه برای مدیریت محله محل زندگیشان مشتاقند.

  • رضا شادمان فر