یادداشت های

رضاشادمان فر

یادداشت های

رضاشادمان فر

رضا شادمان فر کارشناس ارشد مدیریت شهری و دانشجوی شهرسازی و فعال در حوزه های مشارکت شهروندان در مدیریت شهری ، شورایاری ها و مدیریت محله در این وبلاگ به بیان دیدگاه های خود و مشاهداتش می پردازد. همچنین وب سایت shadmanfar.ir برای ارتباط و آشنایی بیشتر با ایشان در دسترس است.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
۱۱
فروردين

dd

ارزیابی و تحلیل برنامه ظرفیت‌سازی در شهرهای آفریقایی

در سال ۲۰۱۷، برنامه‌ای آموزشی که به همت مرکز شهرهای قابل زندگی سنگاپور (CLC) و همکاری UN-Habitat برگزار شد، به شیوه‌ای مؤثر به توانمندسازی شهرهای آفریقایی پرداخت. این برنامه، با مشارکت ۴۲ نماینده از ۱۴ شهر و ۱۲ کشور آفریقایی، بر شفاف‌سازی رویکردهای نوین و ارائه راهکارهای عملی برای مواجهه با چالش‌های عمیق و پیچیده‌ شهری تمرکز داشت.

شهرهای قاره آفریقا با چالش‌های چندگانه و خاصی روبه‌رو هستند. یکی از این چالش‌ها، توسعه شهرنشینی بدون صنعتی‌سازی است که می‌تواند به بحران‌های اقتصادی و اجتماعی منجر شود. در واقع، فقدان زیرساخت‌های صنعتی متناسب با رشد شهرنشینی، به نابسمانی‌های اجتماعی و اقتصادی دامن می‌زند. همچنین، بیکاری جوانان و اشتغال غیررسمی یکی دیگر از معضلات جدی است. در بسیاری از شهرها، جوانان با بحران اشتغال مواجه هستند و این موضوع می‌تواند به افزایش نارضایتی‌های اجتماعی و مهاجرت منجر شود.

همچنین، کمبود مسکن ایمن و مقرون‌به‌صرفه چالشی است که کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و به معضلات اجتماعی از جمله حاشیه‌نشینی منجر می‌شود. عدم دسترسی به مسکن مناسب به ویژه در شهرهای بزرگ، می‌تواند موجب بروز مشکلاتی نظیر بهداشت و ایمنی پایین شود.

از طرفی، تأمین منابع مالی برای زیرساخت‌ها و مدیریت ضایعات نیز یکی از موانع اساسی در مسیر پیشرفت پایدار به شمار می‌آید. عدم دسترسی به منابع مالی کافی، مانع از آن می‌شود که شهرها بتوانند زیرساخت‌های لازم برای خدمات عمومی را فراهم کنند. تأثیر سیستم‌های حکمرانی چندلایه بر فعالیت‌های دولتی نیز قابل توجه است؛ پیچیدگی‌های حاکمیتی می‌تواند به کاهش کارایی و اثربخشی سیاست‌ها و برنامه‌های اجرا منجر شود.

در این برنامه، شرکت‌کنندگان با چارچوب زیست‌پذیری سنگاپور آشنا شدند که شامل دو سیستم کلیدی، یعنی "حکمرانی پویا و جامع شهری" و "برنامه‌ریزی و توسعه یکپارچه" می‌شود. این چارچوب می‌تواند به عنوان راهنمایی برای شهرهای آفریقایی در دستیابی به توسعه پایدار عمل کند. حکمرانی پویا به معنای اتخاذ تصمیمات هوشمندانه و پاسخگو است، در حالی که برنامه‌ریزی یکپارچه به همگرا کردن نیازها و منابع محلی اشاره دارد.

برنامه شامل اقدامات و بازدیدهای میدانی از مکان‌های توسعه‌یافته مانند رودخانه سنگاپور، Marina Barrage و شهرک Toa Payoh بود. این بازدیدها امکان تجربه عملی و تبادل نظرات را برای شرکت‌کنندگان فراهم ساخت و ارتباط قوی‌تری بین تئوری و عمل برقرار کرد.

نتایج این برنامه نشان‌دهنده آن است که شرکت‌کنندگان بر اهمیت حکمرانی پویا و رهبری پایدار تأکید کردند. با این حال، نارضایتی‌ها از کمبود خودمختاری مالی و تغییرات مکرر در رهبری سیاسی به عنوان موانع عمده در مسیر توسعه پایدار مطرح شده است. این چالش‌ها نیاز دارند در سیاست‌گذاری‌های آتی لحاظ شوند تا بتوان به بهبود شرایط حاکم بر شهرهای آفریقایی کمک کرد.

به طور کلی، این برنامه نمایانگر یک امیدواری جدید و معنادار برای ایجاد شهرهای پایدار در قاره آفریقا است. با محوریت ظرفیت‌سازی، این رویکرد به عنوان الگویی می‌تواند در نهادها و کشورهای دیگر نیز به کار گرفته شود.

این متن از مرکز شهرهای قابل زندگی سنگاپور استخراج شده و اهمیت آن در پیوند دادن تجربیات بین‌المللی با واقعیت‌های محلی به منظور توانمندسازی جوامع شهری قابل توجه است.

  • رضا شادمان فر
۰۸
فروردين


 بازآفرینی اجتماعی از منظر کنشگران 

این متن خلاصه ای است از یکی از بروندادهای رساله دکتری اینجانب با عنوان
 تحلیل راهبردی پیامدهای ظرفیت‌سازی نهادی در اجتماعات محلی کلان‌شهر تهران

در دنیای پیچیده و پویای مدیریت شهری معاصر، اجتماعات محلی نقشی اساسی و حیاتی در فرآیند توسعه ایفا می‌کنند. به عنوان سلول‌های بنیادین شهر، این اجتماعات می‌توانند محرک اصلی تحولات مثبت و پایدار باشند. با این حال، علی‌رغم اذعان به اهمیت روزافزون ظرفیت‌سازی نهادی در این اجتماعات، هنوز خلأهای معرفتی عمیقی در درک پیامدهای واقعی این رویکرد در بافت اجتماعی-کالبدی کلان‌شهرها وجود دارد. به عبارت دیگر، ما نیازمند درک عمیق‌تری از نحوه تاثیرگذاری ظرفیت‌سازی نهادی بر زندگی و پویایی جوامع محلی هستیم.

به همین منظور، پژوهشی به منظور شناسایی و تحلیل راهبردی پیامدهای مثبت ظرفیت‌سازی نهادی در اجتماعات محله‌ای کلان‌شهر تهران انجام شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تصویر ذهنی کنشگران اجتماعی محلات و تبیین پیامدهای راهبردی از منظر آن‌ها بود.

روش‌شناسی این پژوهش بر رویکرد کیفی و راهبرد تحلیل محتوای قراردادی استوار بود. در این راستا، با ۲۲ کنشگر اجتماعی و تسهیل‌گر محلی از محلات مختلف تهران، با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند، مصاحبه‌های عمیق نیمه‌ساختارمند انجام شد. تمرکز این مصاحبه‌ها بر تجربیات زیسته و تصویر ذهنی آنان از فرآیندهای ظرفیت‌سازی نهادی بود. این روش کیفی، امکان درک عمیق چالش‌ها و فرصت‌های توسعه محلی را فراهم آورد.

یافته‌های این پژوهش نشان داد که فرآیند ظرفیت‌سازی نهادی پیامدهای مهمی در سه حوزه اصلی دارد:

*   **پیامدهای فردی:** ظرفیت‌سازی نهادی به توانمندسازی فردی کنشگران محلی، افزایش آگاهی و مهارت‌های آن‌ها و تقویت حس مسئولیت‌پذیری در قبال جامعه محلی کمک می‌کند.
*   **پیامدهای جمعی:** این فرآیند باعث تقویت انسجام اجتماعی، افزایش مشارکت جمعی در تصمیم‌گیری‌ها و حل مسائل محلی، و ایجاد حس تعلق به محله می‌شود.
*   **پیامدهای سازمانی - نهادی:** ظرفیت‌سازی نهادی منجر به تقویت نهادهای محلی، افزایش اثربخشی فعالیت‌های آن‌ها، و بهبود ارتباط بین نهادهای محلی و مدیریت شهری می‌شود.

در مجموع، نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که ظرفیت‌سازی نهادی، فرآیندی پویا، چندبعدی و راهبردی در بازآفرینی اجتماعات شهری تهران است. این رویکرد فراتر از مداخلات مدیریتی سنتی، به بازتولید مستمر روابط اجتماعی، توانمندسازی هم‌زمان فردی و جمعی و خلق فضاهای گفتگو محور منجر می‌شود. در این پارادایم نوین، مشارکت اجتماعی از مفهومی انتزاعی به کنشی راهبردی برای بازسازی هویت محله‌ای، ارتقای سرمایه اجتماعی و دموکراتیزه‌کردن مدیریت شهری تبدیل می‌گردد.

**نکته برجسته این پژوهش، ارائه بینشی عمیق از تجربیات زیسته کنشگران اجتماعی است. این تجربیات نشان می‌دهد که ظرفیت‌سازی نهادی رویکردی نوین است که با توانمندسازی محلی، زمینه گذار از مدیریت متمرکز به مشارکتی و بازآفرینی اجتماعی محله را فراهم می‌سازد. این پژوهش می‌تواند راهنمایی برای سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان شهری باشد تا با درک بهتر اهمیت ظرفیت‌سازی نهادی، زمینه را برای توسعه پایدار و متوازن کلان‌شهر تهران فراهم کنند.**

  • رضا شادمان فر
۲۸
اسفند

سینما، به عنوان یکی از هنرهای پرقدرت، تأثیر عمیقی بر روح و روان انسان دارد. دیدن فیلم‌های ارزشمند، چه از نظر محتوا و چه از منظر تکنیک‌های هنری، می‌تواند به روشنگری و سیقل روح انسان کمک کند. در دنیایی که فرصت‌های ما محدود است و مشغله‌های روزمره مانع از مطالعه کتاب می‌شود، سینما می‌تواند جانشین مناسبی باشد. همان‌طور که یک تصویر معادل هزاران کلمه است، میلیون‌ها تصویر به هم پیوسته در یک فیلم می‌توانند تغییرات معناداری در نگرش و احساسات مخاطب ایجاد کنند.

فیلم‌ها می‌توانند ما را با فرهنگ‌ها، داستان‌ها و تجربیات متنوع آشنا کنند و نورافکنی بر روی زوایای پنهان زندگی انسانی بیندازند. هر فیلم می‌تواند به ما فرصتی برای تامل در موضوعات عمیق زندگی، عشق، جنگ، شجاعت و امید بدهد. این تجربه‌های سینمایی نه تنها ما را سرگرم می‌کند، بلکه دعوتی است به تفکر و درک بهتر دنیای پیرامون‌مان. در نتیجه، بر آن شدم تا فهرستی از فیلم‌های ارزشمند را برای شما تهیه کنم که می‌تواند در این ایام نوروزی، فرصت‌های جدیدی برای کشف و لذت را فراهم آورد.

 

با نزدیک شدن به ایام نوروز، به عنوان یک  علاقه‌مند به سینما، تصمیم گرفتم تا فهرستی از فیلم‌هایی که به نظر جذاب و دیدنی می‌آیند را برای خودم تهیه کنم و بنظرم آمد آن را هم با شما به اشتراک بزارم. این فیلم‌ها بر اساس جستجو و بررسی در پایگاه‌های داده سینمایی معتبر انتخاب شده‌اند و خودم هنوز هیچ‌یک از آن‌ها را ندیده‌ام. بنابراین، مسئولیتی در خصوص محتوا و پیام آن‌ها ندارم.

این لیست به شما کمک می‌کند تا در ایام تعطیلات فیلم‌هایی را انتخاب کنید که بر اساس جذابیت داستان، نظرات تماشاگران و امتیازها در پایگاه‌های معتبر اولویت‌بندی شده‌اند. وجود این لیست می‌تواند فرایند انتخاب فیلم را آسان‌تر کرده و شما را به سمت گزینه‌های بهتر هدایت کند، تا از زمان خود به خوبی بهره‌برداری کنید.

همچنین، فیلم‌هایی که خودم دیده‌ام و در این لیست نیستند، می‌توانند به عنوان گزینه‌های تکمیلی معرفی شوند. برخی از این فیلم‌ها شامل:

  • Dune
  • The Godfather
  • Parasite
  • Eternal Sunshine of the Spotless Mind

هستند که از لیست حذف شدند. 

فیلم هایی که (شاید) باید آنها را دید در جدول زیر به ترتیب اولیت قرارگرفته اند به شرح ذیل است:امیدوارم این لیست برای شما مفید باشد و در ایام نوروز از تماشای این فیلم‌ها لذت ببرید.

اولویت نام فیلم سال تولید جوایز/نامزدی ژانر چرا باید دید؟
1 Wicked: For Good 2024 برنده گلدن گلوب بهترین دستاورد سینمایی و 10 نامزدی اسکار 2025 موزیکال/فانتزی اقتباسی سینمایی از موزیکال محبوب برادوی، درباره داستان دو جادوگر و دوستی‌ آنها.
2 Poor Things 2023 برنده گلدن گلوب بهترین فیلم کمدی و نامزد اسکار 2025 علمی-تخیلی/درام تاریخی اقتباسی خلاقانه از رمان، با داستانی درباره بازگشت یک زن به زندگی.
3 The Zone of Interest 2023 برنده اسکار بهترین فیلم بین‌المللی و نامزد گلدن گلوب 2025 درام تاریخی/جنگی روایتی متفاوت از جنگ جهانی دوم با تمرکز بر زندگی روزمره.
4 Joker: Folie à Deux 2024 نامزدهای متنوع، اما در نهایت هیچ نامزدی برای اسکار 2025 درام/موزیکال ادامه داستان جوکر با ترکیب عناصر موزیکال و روان‌شناسانه.
5 Anatomy of a Fall 2023 برنده نخل طلای کن و نامزد گلدن گلوب 2025 معمایی/حقوقی داستانی پیچیده درباره پرونده یک قتل که در آن همسر در دادگاه قرار می‌گیرد.
6 Civil War 2024 نامزدهای متنوع، انتظار برای اسکار 2025 درام تاریخی/جنگی روایتی از یک جنگ داخلی مدرن، تجزیه و تحلیل‌های اجتماعی و سیاسی را به تصویر می‌کشد.
7 Furiosa 2024 نامزد اسکار 2025 اکشن/علمی-تخیلی پیش‌درآمد Mad Max: Fury Road، به بررسی ریشه‌های شخصیت فیورسا می‌پردازد.
8 Past Lives 2023 نامزد اسکار 2025 درام/عاشقانه روایتی عمیق از روابط انسانی و بازگشت به گذشته.
9 The Boy and the Heron 2023 برنده گلدن گلوب بهترین انیمیشن انیمیشن/فانتزی آخرین اثر میازاکی، داستانی جذاب با عناصر تخیلی.
10 All the Light We Cannot See 2023 نامزد چندین جایزه، از جمله گلدن گلوب 2025 درام تاریخی/جنگی اقتباس از رمان برنده پولیتزر با داستانی انسانی در دوران جنگ.
11 The Color Purple 2023 برنده گلدن گلوب بهترین موزیکال درام/موزیکال اقتباسی موزیکال از رمان مشهور با روایت زندگی یک زن سیاه‌پوست.
12 Emancipation 2023 نامزد گلدن گلوب و اسکار 2025 درام تاریخی داستانی نیرومند از مبارزه برای آزادی در تاریخ آمریکا.
13 Sofia's Heart 2024 نامزد گلدن گلوب بهترین بازیگر زن 2025 درام داستانی حساسی درباره روابط انسانی و اعتماد.
14 The Fabelmans 2023 برنده گلدن گلوب بهترین کارگردانی (استیون اسپیلبرگ) درام/زندگی‌نامه داستان زندگی استیون اسپیلبرگ و تأثیرات خانواده بر هنر او.


پیشاپیش سال پر از رشدی را برایتان آرزومندم. 💐🌸🌼🌻☀️🌱

  • رضا شادمان فر
۰۳
آذر

This text discusses the challenges of achieving sustainable urban development through community-based planning, particularly in megacities like Tehran.  It emphasizes the importance of genuine community participation and capacity building as crucial for sustainable urban development. The research highlights that successful capacity building requires certain prerequisites, including a shift in public attitudes, fostering constructive interactions, identifying capable local actors, and adopting a process-oriented approach to planning and participation.  However, several obstacles often hinder capacity building, such as government overreach, lack of efficient organizational structures, legal barriers, conflicts of interest, potential for corruption, top-down institutionalization, lack of localization, inadequate interaction networks, low social capital, and a fading neighborhood identity.

The study specifically examines Tehran, revealing that despite efforts to establish social structures like neighborhood councils and committees, capacity building for neighborhood-based planning has been unsuccessful due to an inability to change public attitudes and the prevailing economic conditions.  The proposed intervention framework suggests addressing legal obstacles and conflicts of interest at the national level, promoting decentralized decision-making in local affairs, and reforming regulations to define the scope of local authorities.  Furthermore, it emphasizes capacity building at the individual level to empower citizens as planners and implementers at the neighborhood level, alongside addressing their economic and social needs.  Finally, it calls for capacity building within local government to facilitate participatory management and planning approaches.  The study concludes that reforming the executive bodies of urban management organizations and shifting citizen attitudes are crucial for successful neighborhood-based planning in Tehran.


**Key Recommendations:**

* **National Level:**
    * Resolve legal obstacles and conflicts of interest between national and local governments.
    * Clearly define the role of local authorities in national law.

* **Policy Level:**
    * Promote decentralized decision-making in local affairs.
    * Reform regulations to define the scope of local authorities' decision-making and activities.

* **Individual Level:**
    * Empower citizens as planners and implementers at the neighborhood level.
    * Invest in long-term programs to shift attitudes towards active participation.
    * Address economic and social needs to enable higher-level engagement.

* **Local Government Level:**
    * Foster acceptance of participatory management and planning approaches.
    * Reform and rebuild the executive bodies of urban management organizations.

* **Overall:**
    * Foster collaboration and coordination between NGOs, government institutions, and citizen actors.
    * Recognize and address the impact of economic crises and social insecurity on citizen engagement.
    * Acknowledge and accept the diversity of local contexts and approaches to capacity building.


By addressing these recommendations, the study suggests that cities can move closer to achieving truly sustainable and community-driven urban development.

  • رضا شادمان فر
۰۲
آذر

 

As part of my doctoral research in urban planning, I've been deeply exploring the concept of institutional capacity building and its transformative potential at the community level. My research reveals a compelling narrative of how strengthening local institutions can lead to a ripple effect of positive change, impacting individuals, collectives, organizations, and even the broader urban landscape.  It's not just about building better systems; it's about empowering people and fostering thriving, resilient communities.

My findings highlight the multi-faceted benefits of this approach. At the individual level, capacity building nurtures a sense of ownership, purpose, and efficacy.  People feel more valued, more engaged, and more empowered to contribute meaningfully to their communities.  This individual empowerment translates to a stronger collective identity, increased participation in local initiatives, and a greater sense of trust and social cohesion.  It's about fostering an environment where everyone feels seen, heard, and capable of making a difference.

Beyond the individual and collective spheres, institutional capacity building also plays a crucial role in strengthening local organizations and governance structures. It fosters collaboration between government agencies, community groups, and other stakeholders, creating a more responsive and effective system for addressing local needs.  This collaborative approach leads to better resource allocation, improved service delivery, and more democratic decision-making processes.  Ultimately, it creates a more equitable and sustainable urban environment characterized by improved health outcomes, reduced pollution, increased green spaces, and a thriving local economy.  My research underscores the importance of investing in institutional capacity building as a key strategy for creating vibrant, resilient, and inclusive communities for the future.  It's an investment in people, in partnerships, and in the power of collective action to shape positive urban change.

 

Outcomes of Institutional Capacity Building:

  • Individual Level:

    • Increased sense of importance and belonging.
    • Greater enjoyment and personal fulfillment.
    • Feeling of usefulness and contribution.
    • Enhanced individual autonomy and agency.
  • Collective Level:

    • Stronger sense of community and togetherness.
    • Increased visibility and recognition of residents' efforts.
    • Enhanced community participation and engagement.
    • Development of a shared identity and purpose.
    • Expansion of social networks and connections.
    • Building trust and confidence among community members.
    • Strengthening sense of place and local belonging.
    • Fostering a sense of ownership and responsibility for the neighborhood and city.
    • Creation and development of social capital, including expanded influence of local actors, access to resources, and improved communication channels.
  • Institutional/Organizational Level:

    • Supportive and enabling role of government and formal institutions.
    • Provision of material resources and infrastructure.
    • Effective policy-making and implementation.
    • Logistical power and support for community initiatives.
    • Delivery of essential services to residents.
    • Legal decision-making power delegated to local institutions.
    • Implementation of community-led projects and programs.
    • Combined influence of various actors and stakeholders.
    • Access to research and knowledge resources.
    • Training and empowerment opportunities for residents.
    • Building trust between institutions and the community.
    • Improved communication and collaboration between stakeholders.
    • Increased participation of residents in local governance.
  • Societal Level (Modernization):

    • Development of a stronger local identity.
    • Transition towards more democratic structures and processes.
    • Fostering democratic practices through participatory institutions.
    • Prevention of social atomization and isolation.
    • Development of robust local institutions and organizations.
    • Increased civic engagement and participation.
  • Urban Level (Positive Transformations):

    • Improved neighborhood health and well-being.
    • Reduction of pollution and environmental hazards.
    • Expansion of green spaces and recreational areas.
    • Reduced city-wide costs and improved efficiency.
    • Decreased intra-city commutes and transportation needs.
    • Increased productivity and economic activity.
    • Positive social and economic impacts on the city as a whole.

This framework clearly outlines the multi-level benefits of institutional capacity building, highlighting its importance for individual empowerment, community development, and positive urban transformation. It emphasizes the interconnectedness of these levels, demonstrating how strengthening capacity at one 

  • رضا شادمان فر
۰۱
آذر

ا

در حوزه برنامه‌ریزی شهری، قدرت و جامعه‌شناسی شهری، مکاتب نوظهور متعددی وجود دارند که به تحلیل و بررسی مسائل شهری از دیدگاه‌های جدید می‌پردازند. برخی از این مکاتب عبارتند از:

  1. ژئوپلیتیک شهری: این مکتب به تحلیل روابط قدرت، رقابت و سیاست در فضای شهری می‌پردازد و به بررسی تأثیرات مثبت و منفی این روابط بر شهرها می‌پردازد1.

  2. مکتب شیکاگو: این مکتب به بررسی بی‌نظمی‌های جامعه صنعتی و ارائه الگوی روستا-شهر برای حل مشکلات شهری می‌پردازد.

  3. نظریه‌های نوین برنامه‌ریزی شهری: این نظریه‌ها به بررسی جدیدترین دیدگاه‌ها، پارادایم‌ها، الگوها و راهبردهای برنامه‌ریزی شهری و شهرسازی می‌پردازند.

  4. مدل‌های قدرت در برنامه‌ریزی شهری: این مدل‌ها به بررسی نقش و اثرگذاری مفاهیمی مانند آموزش، مشارکت، طبقه، فضا، زبان، منفعت، دانش و گفتمان در برنامه‌ریزی شهری می‌پردازند.

این مکاتب و نظریه‌ها به تحلیل و بررسی مسائل شهری از دیدگاه‌های جدید و نوین می‌پردازند و به توسعه دانش جامعه‌شناسی شهری و برنامه‌ریزی شهری کمک می‌کنند.

 

ظرفیت‌سازی نهادی در اجتماعات محلی در مکاتب نوظهور برنامه‌ریزی شهری، قدرت و جامعه‌شناسی شهری جایگاه مهمی دارد و به تحلیل و بررسی مسائل شهری از دیدگاه‌های جدید می‌پردازد. در ادامه به بررسی جایگاه این موضوع در مکاتب نوظهور و نسبت آنها با هم می‌پردازیم:

جایگاه ظرفیت‌سازی نهادی در مکاتب نوظهور

  1. ژئوپلیتیک شهری: این مکتب به تحلیل روابط قدرت و سیاست در فضای شهری می‌پردازد و ظرفیت‌سازی نهادی را به عنوان ابزاری برای تقویت نهادهای محلی و افزایش مشارکت اجتماعی در نظر می‌گیرد

  2. مکتب شیکاگو: این مکتب به بررسی بی‌نظمی‌های جامعه صنعتی و ارائه الگوهای جدید برای حل مشکلات شهری می‌پردازد. ظرفیت‌سازی نهادی در این مکتب به عنوان راهی برای تقویت پیوندهای اجتماعی و افزایش همبستگی در اجتماعات محلی مورد توجه قرار می‌گیرد

  3. نظریه‌های نوین برنامه‌ریزی شهری: این نظریه‌ها به بررسی جدیدترین دیدگاه‌ها و راهبردهای برنامه‌ریزی شهری می‌پردازند و ظرفیت‌سازی نهادی را به عنوان ابزاری برای توسعه پایدار و افزایش کیفیت زندگی در اجتماعات محلی می‌بینند

  4. مدل‌های قدرت در برنامه‌ریزی شهری: این مدل‌ها به بررسی نقش و اثرگذاری مفاهیمی مانند آموزش، مشارکت و گفتمان در برنامه‌ریزی شهری می‌پردازند و ظرفیت‌سازی نهادی را به عنوان راهی برای افزایش مشارکت و تقویت نهادهای محلی در نظر می‌گیرند.

نسبت مکاتب نوظهور با ظرفیت‌سازی نهادی

این مکاتب نوظهور هر یک به نحوی به ظرفیت‌سازی نهادی در اجتماعات محلی پرداخته‌اند و به تحلیل و بررسی مسائل شهری از دیدگاه‌های جدید کمک کرده‌اند. نسبت این مکاتب با ظرفیت‌سازی نهادی به شرح زیر است:

  • ژئوپلیتیک شهری: تأکید بر روابط قدرت و سیاست در فضای شهری و استفاده از ظرفیت‌سازی نهادی برای تقویت نهادهای محلی.
  • مکتب شیکاگو: تأکید بر تقویت پیوندهای اجتماعی و افزایش همبستگی در اجتماعات محلی از طریق ظرفیت‌سازی نهادی.
  • نظریه‌های نوین برنامه‌ریزی شهری: تأکید بر توسعه پایدار و افزایش کیفیت زندگی در اجتماعات محلی از طریق ظرفیت‌سازی نهادی.
  • مدل‌های قدرت در برنامه‌ریزی شهری: تأکید بر افزایش مشارکت و تقویت نهادهای محلی از طریق ظرفیت‌سازی نهادی.

این مکاتب و نظریه‌ها به تحلیل و بررسی مسائل شهری از دیدگاه‌های جدید و نوین پرداخته‌اند و به توسعه دانش جامعه‌شناسی شهری و برنامه‌ریزی شهری کمک کرده‌اند.

 

ظرفیت‌سازی نهادی در اجتماعات محله‌ای با مکاتب نوظهور برنامه‌ریزی شهری، قدرت و جامعه‌شناسی شهری ارتباطات و نسبت‌های مختلفی دارد. این رویکرد می‌تواند به تقویت نهادهای محلی، افزایش مشارکت اجتماعی، کاهش نابرابری‌های اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی در اجتماعات محله‌ای کمک کند. همچنین، این رویکرد می‌تواند به افزایش شفافیت و پاسخگویی در فرآیندهای تصمیم‌گیری و تقویت پیوندهای اجتماعی کمک کند. در این بین  ظرفیت‌سازی نهادی در  چارچوب  نظریه‌های نوین برنامه‌ریزی شهری به عنوان ابزاری برای توسعه پایدار و افزایش کیفیت زندگی در اجتماعات محله‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. این رویکرد می‌تواند به تقویت نهادهای محلی و افزایش مشارکت اجتماعی کمک کند

 

  • رضا شادمان فر
۰۱
آذر

 

 

ظرفیت‌سازی در اجتماعات محله‌ای می‌تواند به دیدگاه‌های مختلفی نزدیک باشد. 

دیدگاه سوسیالیستی

در این دیدگاه، ظرفیت‌سازی به عنوان ابزاری برای:

  • توانمندسازی اجتماعات محلی: سوسیالیست‌ها بر اهمیت مشارکت جمعی و عدالت اجتماعی تأکید دارند. آنها معتقدند که ظرفیت‌سازی می‌تواند به کاهش نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی کمک کند.
  • تقویت پیوندهای اجتماعی: سوسیالیست‌ها بر اهمیت ایجاد و تقویت پیوندهای اجتماعی در اجتماعات محلی تأکید دارند. این پیوندها می‌توانند به افزایش همبستگی و همکاری بین اعضای جامعه کمک کنند.
  • افزایش قدرت اجتماعات محلی: سوسیالیست‌ها معتقدند که ظرفیت‌سازی می‌تواند به افزایش قدرت و توانایی اجتماعات محلی برای مقابله با چالش‌ها و مشکلات اجتماعی کمک کند.

دیدگاه لیبرالیستی

در این دیدگاه، ظرفیت‌سازی به عنوان ابزاری برای:

  • تقویت حقوق فردی و آزادی‌های مدنی: لیبرال‌ها بر اهمیت توانمندسازی افراد و گروه‌ها برای مشارکت مؤثر در فرآیندهای اجتماعی و تصمیم‌گیری تأکید دارند.
  • افزایش مشارکت: لیبرال‌ها معتقدند که ظرفیت‌سازی می‌تواند به افزایش مشارکت افراد در فرآیندهای دموکراتیک و اجتماعی کمک کند.
  • تقویت دموکراسی: لیبرال‌ها بر اهمیت تقویت نهادهای دموکراتیک و افزایش شفافیت و پاسخگویی در فرآیندهای تصمیم‌گیری تأکید دارند.

دیدگاه مارکسیستی

در این دیدگاه، ظرفیت‌سازی به عنوان ابزاری برای:

  • مبارزه طبقاتی: مارکسیست‌ها از ظرفیت‌سازی برای سازماندهی کارگران و دیگر گروه‌های تحت ستم به منظور دستیابی به عدالت اجتماعی و اقتصادی استفاده می‌کنند.
  • تغییرات انقلابی: مارکسیست‌ها معتقدند که ظرفیت‌سازی می‌تواند به ایجاد تغییرات انقلابی در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی کمک کند.

بنابراین، ظرفیت‌سازی در اجتماعات محله‌ای می‌تواند به هر یک از این دیدگاه‌ها نزدیک باشد و به اهداف و ارزش‌های هر یک از این ایدئولوژی‌ها بستگی دارد. 

 

ماتریالیت و سوسیالیست ولیبرالیسم و ظرفیت نهادی در اجتماعات شهری

دیدگاه نولیبرالیسم 

نو لیبرال‌ها به ظرفیت‌های نهادی در اجتماعات محلی از دیدگاه خاص خود نگاه می‌کنند که بر اهمیت بازار آزاد، کاهش دخالت دولت و تقویت نهادهای مدنی تأکید دارد. برخی از ویژگی‌های دیدگاه نو لیبرالیستی در این زمینه عبارتند از:

  1. تقویت نهادهای مدنی: نو لیبرال‌ها بر اهمیت نهادهای مدنی و سازمان‌های غیر دولتی (NGOs) در تقویت ظرفیت‌های نهادی اجتماعات محلی تأکید دارند. آنها معتقدند که این نهادها می‌توانند به عنوان واسطه‌هایی بین دولت و جامعه عمل کنند و به افزایش مشارکت اجتماعی کمک کنند1.

  2. کاهش دخالت دولت: نو لیبرال‌ها بر کاهش دخالت دولت در امور محلی تأکید دارند و معتقدند که دولت باید نقش تسهیل‌گر را ایفا کند و اجازه دهد که نهادهای محلی و مدنی به طور مستقل عمل کنند2.

  3. بازار آزاد: نو لیبرال‌ها بر اهمیت بازار آزاد و رقابت در تقویت ظرفیت‌های نهادی تأکید دارند. آنها معتقدند که بازار آزاد می‌تواند به تخصیص بهینه منابع و افزایش کارایی نهادهای محلی کمک کند2.

  4. توانمندسازی افراد: نو لیبرال‌ها بر اهمیت توانمندسازی افراد و گروه‌ها برای مشارکت مؤثر در فرآیندهای اجتماعی و تصمیم‌گیری تأکید دارند. آنها معتقدند که افراد باید توانایی‌ها و مهارت‌های لازم برای مشارکت در امور محلی را داشته باشند1.

این دیدگاه‌ها نشان می‌دهد که نو لیبرال‌ها به ظرفیت‌های نهادی در اجتماعات محلی از منظر تقویت نهادهای مدنی، کاهش دخالت دولت، اهمیت بازار آزاد و توانمندسازی افراد نگاه می‌کنند.

 

 

 

  • رضا شادمان فر
۲۹
آبان

 Diagram illustrating the principles of dialectics

دیالکتیک (به یونانی: διαλεκτική) به معنای مباحثه و مناظره است 

 و یکی از روش‌های فلسفه و نظریه‌ای دربارهٔ سرشت منطق است. پیشینهٔ روش دیالکتیکی به یونان باستان و به‌طور مشخص به نظریات سقراط بازمی‌گردد1.

انواع دیالکتیک

  1. دیالکتیک سقراطی:

  2. دیالکتیک افلاطونی:

  3. دیالکتیک هگلی:

  4. ماتریالیسم دیالکتیکی:

 

 بررسی چگونگی تعامل و تضاد میان نهادها، ساختارها و فرآیندهای شهری می‌پردازد. دیالکتیک به عنوان یک روش فلسفی، به تحلیل تضادها و تناقض‌ها در فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه این تضادها می‌توانند به توسعه و تغییر منجر شوند.

ارتباط دیالکتیک و ظرفیت‌سازی نهادی در شهرسازی

  1. تحلیل تضادها و تناقض‌ها:

  2. توسعه نهادی:

  3. مشارکت و همکاری:

نمودار اصول دیالکتیک

در اینجا یک نمودار ساده از اصول دیالکتیک آورده شده است که نشان‌دهنده فرآیند تضاد و سنتز است:

 

این نمودار نشان می‌دهد که چگونه تضادها و تناقض‌ها می‌توانند به توسعه و تغییر منجر شوند و نقش دیالکتیک در تحلیل و بهبود فرآیندهای شهرسازی و ظرفیت‌سازی نهادی را نشان می‌دهد.

 

1شناسایی چالش‌ها و راهکارهای ظرفیت‌سازی نهادی در اجتماعات محله‌ای 2تحلیلی بر ظرفیت نهادی- مدیریتی فضاهای شهری در ارتباط با مشارکت شهروندان

 

  • رضا شادمان فر
۲۷
آبان

توضیع قدرت در نهاد های شهری و اداره شهر ها و اقتصاد سیاسی

نظریه قدرت و اقتصاد سیاسی دو حوزه مهم در علوم اجتماعی هستند که به بررسی روابط قدرت و ساختارهای اقتصادی در جوامع می‌پردازند. این دو حوزه به طور نزدیکی با یکدیگر مرتبط هستند و درک عمیق‌تری از چگونگی عملکرد جوامع و نظام‌های سیاسی و اقتصادی ارائه می‌دهند.

  1. نظریه قدرت:
    • نظریه قدرت به بررسی چگونگی اعمال و توزیع قدرت در جوامع می‌پردازد. این نظریه‌ها به تحلیل روابط قدرت میان افراد، گروه‌ها و نهادها می‌پردازند و به بررسی چگونگی تأثیرگذاری قدرت بر رفتارها و تصمیم‌گیری‌ها در جوامع می‌پردازند5.
  2. اقتصاد سیاسی:
    • اقتصاد سیاسی به مطالعه سیستم‌های اقتصادی و نحوه اداره آنها توسط سیستم‌های سیاسی می‌پردازد. این حوزه به بررسی تأثیرات سیاست‌های اقتصادی بر جوامع و همچنین تأثیرات اقتصادی تصمیمات سیاسی می‌پردازد1.

نسبت بین نظریه قدرت و اقتصاد سیاسی:

  • تأثیر متقابل: نظریه قدرت و اقتصاد سیاسی به طور متقابل بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند. قدرت سیاسی می‌تواند بر تصمیمات اقتصادی تأثیر بگذارد و بالعکس، ساختارهای اقتصادی می‌توانند بر توزیع و اعمال قدرت در جوامع تأثیرگذار باشند3.
  • تحلیل ساختارهای قدرت: اقتصاد سیاسی به تحلیل ساختارهای قدرت اقتصادی و سیاسی می‌پردازد و به بررسی چگونگی تأثیرگذاری این ساختارها بر توسعه و توزیع منابع در جوامع می‌پردازد2.

نقش نهادها: هر دو حوزه به بررسی نقش نهادها در اعمال و توزیع قدرت و همچنین در شکل‌دهی به سیاست‌های اقتصادی می‌پردازند

 

 

 

1. مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو | دفتر انتشارات و فناوری آموزشی

2. اقتصاد سیاسی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

3. قدرت سیاسی و کنش اقتصادی - بومرنگ

4. اقتصاد سیاسی: ابزاری قدرت مند برای تحلیل و سیاست گذاری در عرصه های ...

5. گفتارهایی پیرامون اقتصاد سیاسی قواعد اساسی

  • رضا شادمان فر
۲۶
آبان

 

سس

در دنیای امروز، توسعه آموزش به نسل‌های آینده یکی از چالش‌های اساسی و مستمر جوامع بشری است. در این راستا، رویکردهای مختلفی برای بهبود ساختار آموزشی و توانمندسازی کودکان و نوجوانان پیشنهاد شده است. یکی از این رویکردها، برنامه‌ریزی پایین به بالا است که بر اساس آن، مشارکت و ابتکار از سطح محله به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی در اداره جامعه و بهبود وضعیت آموزشی در نظر گرفته می‌شود.

رویکرد برنامه‌ریزی پایین به بالا، تمرکز بر روی نیازها و خواسته‌های واقعی افراد در سطح محله را ترویج می‌دهد. این روش به دلیل شناخت بهتر از بوم‌شناسی اجتماعی و فرهنگ محلی، زمینه‌ای را فراهم می‌کند تا آموزش‌های لازم با در نظر گرفتن شرایط خاص هر منطقه طراحی و اجرا شود. در این زمینه، «شهر بازی» به عنوان یک فضای یادگیری جذاب و تعاملی می‌تواند نقش اساسی ایفا کند.

شهر بازی به کودکان و نوجوانان این امکان را می‌دهد که در یک محیط سرگرم‌کننده و خلاق، مهارت‌های اجتماعی، تفکر انتقادی و حل مسئله را بیاموزند. این فضا، با فراهم کردن فرصت‌های یادگیری غیررسمی و تجربه‌مند، می‌تواند به ارتقای کیفیت آموزش کمک شایانی کند. این مدل آموزشی، نه تنها تمرکز بر روی نتایج علمی، بلکه بر توسعه شخصیت و توانایی‌های اجتماعی کودکان نیز تأکید دارد.

به‌علاوه، مشارکت از سطح محله موجب می‌شود که والدین، معلمان و جامعه به طور فعال در فرآیند یادگیری و آموزش مشارکت داشته باشند. این همکاری می‌تواند به تقویت روابط بین اعضای جامعه و افزایش حس مسئولیت‌پذیری اجتماعی منجر شود. همچنین، ایجاد شهر بازی‌ها به همراه برنامه‌های آموزشی متناسب با نیازهای هر محله، می‌تواند به نهادسازی در سطح محلی کمک کند.

در نهایت، برای تحقق این پروژه‌های آموزشی، باید از امروز شروع به نهادسازی کنیم. اتخاذ رویکرد برنامه‌ریزی پایین به بالا و ایجاد شهر بازی به عنوان یک فضای آموزشی می‌تواند گامی موثر در راستای توسعه همه‌جانبه نسل‌های آینده باشد. با همکاری جامعه، نهادهای آموزشی و دولت، می‌توان فرصت‌های یادگیری معناداری را برای کودکان و نوجوانان فراهم نمود که در نهایت به ارتقاء کیفیت زندگی در سطح محله و کشور منجر خواهد شد.

حل چالش‌های آموزشی و ایجاد بستری مناسب برای آموزش نسل‌های آینده مسئولیتی است که بر عهده همه ماست. بیایید با هم دست به کار شویم و از امروز برای تغییرات مثبت در سطح محله‌های خود تلاش کنیم.

  • رضا شادمان فر